هیچکاک با یکی از عوامل صحنه شرط بست اگر شبی را در یک استودیو متروک و تاریک، در حالی که به یک دوربین بسته شده بگذراند، اندازه دستمزد یک هفتهاش به او پول میدهد. آن مرد با کمال میل این شرط را پذیرفت و در پایان یک روز کاری خود هیچکاک به او دستبند زد و کلیدش را در جیب خود گذاشت، اما قبل از آنکه برود یک نوشیدنی به مرد داد تا به قول خودش سریع و عمیق بخوابد. مرد از هیچکاک تشکر کرد و نوشیدنی را خورد. بعد همه از آنجا رفتند و مرد تنها ماند. صبح روز بعد وقتی عوامل فیلم سر صحنه آمدند مرد بیچاره را در حالی دیدند که عصبانی بود و گریه میکرد. او از پا درآمده و تحقیرشده بود. هیچکاک شب قبل قویترین ملین موجود را در نوشیدنی ریخته بود. قربانی به شکلی اجتنابناپذیر خود را کثیف کرده بود و اطرافش ....
زندگینامه آلفرد هیچکاک در دانشنامه رشد
http://www6.sanjesh.org/download/sar94/daftar/honar94/hekhtesasinah.pdf
نفر اول رشته هنر 93
به خاطر کنکور منظم شدم
سال کنکور از دفتر برنامهریزی استفاده میکردم و یاد گرفتم که خیلی منظم باشم. حتی میخواهم این برنامه و نظم را در کل زندگیام نیز داشته باشم. در زمان کنکور از ساعت 6 صبح شروع به درس خواندن میکردم و شبها حدود ساعت 11 میخوابیدم. من همیشه درسخوان بودم. در واقع در سالهای دبیرستان همیشه نمرههایم خیلی خوب بود اما چون میدانستم در رشته دیگری میخواهم کنکور بدهم خیلی منظم درس نمیخواندم اما سال کنکور خیلی برنامه منظمی داشتم.
بیشتر دوست داشتم صبح خیلی زود شروع به درس خواندن کنم تا ساعت درسیام زودتر تمام شود. همچنین از آنجایی که همیشه درسخوان بودم پدر و مادرم هیچ فشاری به من نمیآوردند و نمیگفتند برو درست را بخوان! من طی این مدت اصلا خسته نشدم چون از اول هدفم را مشخص کرده بودم و میخواستم رتبه یک کنکور را بهدست بیاورم. همیشه از این هدف انرژی میگرفتم. علاوه بر این در سال کنکور سعی میکردم خیلی تعادل داشته باشم چون اگر تلاش همراه با تفریح نباشد، فرد کم میآورد برای همین سعی میکردم هر هفته به یکی از تفریحاتم بپردازم.
عاشق شکلات هستم!
اهل ورزش کردن نیستم و بیشتر دوست دارم فوتبال نگاه کنم. اوقات فراغتم را معمولا با کتاب خواندن یا تئاتر و سینما رفتن با دوستانم میگذرانم. یکی از کتابهای موردعلاقهام «خداحافظ گاریکوپر» اثر «رومن گاری» است. فیلم مورد علاقهام هم «اوگتسو، قصه ماه پریدهرنگ» اثر «کنجی میزوگوشی» است.
تابلوی اول از وجود یک رستوران خبر میدهد. تابلوی دوم مکان یک باجه پست را نشان میدهد و تابلوی سوم میگوید که در اینجا یک جایگاه سوخترسانی است. البته این اطلاعات به زبان نوشتاری بیان نشده است. چرا که امروزه با وجود صد زبان و 5 هزار گویش، نمیتوان برای معرفی مراکز و مکانهای مختلف از زبان نوشتاری استفاده کرد. بلکه این زبان تصویری است که با ساخت علائم و نشانهها در هواپیماها، جادهها و هتلها، پیامها را سریعتر انتقال میدهد.البته نباید تصور کرد که زبان تصویری یا به عبارت دیگر ارتباط تصویری، تنها به ساخت علائم و سمبلهای تصویری میپردازد بلکه هنر ارتباط تصویری حیطه بسیار وسیعی را در برمیگیرد که از آن جمله میتوان به نوشتن زیبای کلمات، رسم منحنی و نمونههای آماری، تهیه آگهی مطبوعاتی و پوستر، صفحهآرایی و دهها مورد دیگر اشاره کرد. ادامه مطلب ...