mashhadartexam

مهندس مسعود حَکمی Masoud Hakami

mashhadartexam

مهندس مسعود حَکمی Masoud Hakami

سرجیو لئونه Sergio Leone


سرجیو لئونه: Sergio Leone) ( ژانویه ۱۹۲۹ - ۳۰ آوریل ۱۹۸۹) کارگردان ایتالیایی، در رم به دنیا آمد. او فرزند کارگردان ایتالیایی روبرتو روبرتی ( Roberto Roberti) (با نام اصلی "وینچنزو لئونه") و بازیگر سینما بیس والرین (Bice Valerian)(با نام اصلی "ادویچ والکرنگی") است. کودکی و نوجوانی لئونه هم‌زمان با ظهور فاشیسم و جنگ جهانی دوم بود که البته برای خانوادهٔ او که اهل هنر و سینما بودند روزگار سختی بوده است.
  
سرجیو در دوران مدرسه برای مدتی با انیو موریکونه آهنگساز بعضی از کارهای خود همکلاس بود.

پس از مشاهده کار پدرش در مجموعه‌های فیلم، او حرفه خود را در صنعت فیلم در سن ۱۸ سالگی پس از ترک تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه آغاز کرد. سپس کار در سینمای ایتالیا را به عنوان دستیار ویتوریو دسیکا در فیلم دزد دوچرخه در سال ۱۹۴۸ ادامه داد و نوشتن فیلمنامه را در طول دهه ۱۹۵۰، ابتدا با فیلمنامه " شمشیر و صندل '(با نام مستعار "peplum") که نوعی از حماسه تاریخی رایج در آن زمان بود را آغاز نمود.

او همچنین به عنوان دستیار کارگردان در چندین فیلم بین‌المللی در مقیاس بزرگ با تهیه کنندگی استودیوCinecittà در رم، مانند QUO VADIS (تولید ۱۹۵۱) و بن هور (تولید ۱۹۵۹)، که از لحاظ مالی توسط استودیوهای آمریکایی حمایت می‌شد، شرکت داشت.

هنگامی که ماریو بونارد کارگردان فیلم آخرین روز پمپی به ایتالیایی (Gli Ultimi Giorni di Pompei) با بازی با بازی استیو ریوز بیمار شد، از سرجیو خواسته شد که فیلم را ادامه داده و تکمیل کند در نتیجه وقتی زمان آن رسید که او اولین فیلم مستقل خود بنام مجسمه عظیم رودس - (کلاسیوس از ژود) (تولید سال ۱۹۶۱) را تولید کند، توانست آن را با بودجه‌ای کمتر از فیلم‌های هالیوود بسازد.

در ابتدای دهه ۶۰، فیلم‌هایی با مضمون حماسه‌های تاریخی از نظر مخاطبین سقوط کرد. اما سرجیو توجه خود را به یک زیر سبک به نام وسترن اسپاگتی که منشاء آن در سینمای وسترن آمریکا بود، سوق داد.

فیلم او با عنوان یک مشت دلار به ایتالیایی (Per un Pugno di Dollari) تولید ۱۹۶۴، بر پایه فیلمی از آکیرا کوروساوا در ژانر سامورایی است به نام Yojimbo (تولید سال ۱۹۶۱) بود. فیلم او با یک مشکل قانونی از طرف کارگردان ژاپنی آن روبرو شد. با وجود اینکه خود قیلم کوروساوا هم از داستان Red Harvest نوشته داشیل هامت،دشیل همت (به سال ۱۹۲۹) برداشت شده بود. این فیلم همچنین سکوی پرتابی برای کلینت ایستوود بود، تا آن زمان ایستوود در چند فیلم تلویزیونی آمریکایی ایفای نقش کرده بود.

نگاه فیلم یک مشت دلار که در اسپانیا فیلم برداری شده بود به چشم اندازی خشن و پیچیده‌ای از غرب وحشی در آمریکا اشاره داشت. این فیلم ادای احترامی بود به سینمای وسترن آمریکا، اما به طور قابل توجه‌ای در خط سیر داستان، طرح، خصوصیات و خلق و خوی آنها متمایز بود. دستاوردهای او اعتباری بزرگ برای این ژانر به دنبال داشت: در فیلم‌های سنتی غربی، تیپ قهرمانان و ضد قهرمانان مانند مدل‌های مجله مد بود، با تضاد اخلاقی بسیار واضح و آشکار، حتی معمولاً قهرمانان با کلاه‌های سفید و ضد قهرمانان با کلاه‌های سیاه دیده می‌شدند (بغیر از موفق ترین "کابوی سنتی غربی" - هوپالانگ کسیدی، که شنل سیاهی سوار بر اسبی نحیف داشت). شخصیت‌های لئونه در تضاد با هم بیشتر واقع گرایانه و کامل کننده بودند. معمولاً شخصیت "گرگ تنها" با صورتی اصلاح نکرده، لباس کثیف و رفتاری مجرمانه دیده می‌شد. شخصیت‌ها یا به ظاهر بخشنده و مهربان بودند یا خشن، اما مبهم و گیج کننده بودند.

بعضی از منتقدین به شوخی و کنایه اشاره به گارگردانی داشتند که حتی نمی‌تواند انگلیسی صحبت کند، حتی یک بار هم آمریکا را ندیده، چه رسد به غرب وحشی اما به تنهایی تعریف و دید جدیدی از گاوچران‌های آمریکایی را ارائه کرده است. به گفته کریستوفر فرایلینگ در کتاب Something to do with Death، لئونه چیزهای زیادی درباره غرب وحشی می‌دانست، او رویای مسحور کننده کودکیش را با فیلمهایش به بزرگسالیش منتقل کرده بود.

دو فیلم بعدی لئونه - به خاطر چند دلار بیشتر (1965) و خوب بد زشت (1966)، کامل کننده سه گانه مردی بدون نام(به انگلیسی: ، Man with No Name) (با نام مستعار سه گانه دلار) بودند که هر گدام بهتر و تکمیل تر از فیلم قبلی خود از آب درآمدند. موسیقی نوآورانه فیلم بوسیله انیو موریکونه و با همکاری نزدیک با لئونه نوشته و تهیه شد. به علاوه کلینت ایستوود ، هم با این فیلمها ماندگار شد بعداً ایلای والاک ، لی وان کلیف و کلاوس کینسکی هم به این فهرست پیوستند.

بر پایه موفقیت سه گانه مردی بدون نام، لئونه در سال 1967 به آمریکا دعوت شد تا فیلم روزی روزگاری در غرب (به ایتالیایی: C'Era una Volta il West) را برای کمپانی پارامونت پیکچرز کارگردانی کند.بیشتر صحنه های این فیلم در آلمریای اسپانیا و چینه‌چیتا در رم فیلم برداری شد. هم چنین بعضی صحنه ها هم در مانیومنت ولی در ایالت یوتا برداشت شدند.در این فیلم چارلز برانسون ، هنری فوندا ، جیسون روباردز و کلودیا کاردینال شرکت داشتند. در روزی روزگاری در غرب بسیاری از سبکهای فیلمهای وسترن غربی مانند خشونت ، اسطوره و مدیتیشن با هم ادغام شدند. فیلنامه این فیلم بوسیله لئونه و دوست و یاور قدیمی اش ، سرجیو دوناتی ، بر اساس داستانی از برناردو برتولوچی نوشته شد. هر دوی آنها به کارگردان های مهمی تبدیل شدند. قبل از انتشار آن، این فیلم بی رحمانه توسط پارامونت ویرایش شد، که شاید به فروش آن در گیشه در ایالات متحده لطمه زیان باری زد، با این وجود ، به موفقیت عظیمی در اروپا دست یافت، و به فروش نزدیک به سه برابر بودجه 5 میلیون دلاری خود در میان مخاطبان فرانسوی دست یافت و بسیار در میان دانشجویان سینما در آمریکای شمالی ستایش شد. این فیلم توسط بسیاری به عنوان بهترین فیلم لئون لقب گرفت.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.