دنیای هنر دنیای بیان چالشهاست و هنرمند وظیفه دارد معضلات را زیبا بیان کند تا ما به آن توجه کنیم و اشکان امیرغلامی با آلبوم ˝پلاستیکا˝ این کار را به خوبی انجام داده است.معناگرایی، مفاهیم عمیق فلسفی، چیستی و چرایی دنیای هستی و …؟! نه اشتباه نکنید حرف آلبوم مورد بحث ما خیلی ساده است؛ پلاستیک.
دنیای هنر دنیای بیان چالشهاست و هنرمند وظیفه دارد معضلات را زیبا بیان کند تا ما به آن توجه کنیم و اشکان امیر غلامی با آلبوم "پلاستیکا" این کار را به خوبی انجام داده. او از دغدغهاش میگوید، دغدغهای که هیچ ارتباطی به آن مفاهیم سنگین و فلسفی و پیچیده ندارد و تنها به ما یادآوری میکند که خودمان و زمینمان و حیاتمان در خطر است چون قصد کردیم رکورد تولید زبالههای پلاستیکی را بشکنیم.
در بروشور آلبوم که طراحی بسیار خوبی دارد، بر خلاف معمول و به جای نوشتههای زیبا و سرشار از احساسات با یک آمار تکان دهنده روبرو میشویم؛ از میزان تولید زبالههای پلاستیکی در ایران و جهان و خطری که محیط زیست را تهدید میکند و خواننده اثر بسیار ساده و بیتکلف از معضلی حرف میزند که ما به راحتی از کنار آن میگذریم و روزانه در این تولید سهم داریم. اگر چه ممکن است این بخش از نوشتهام ارتباطی به موسیقی نداشته باشد اما خودم را به گفتن آن متعهد میدانم و معتقدم روشی که اشکان امیرغلامی در این این آلبوم پیش گرفته موثرترین روش برای فرهنگسازی در این زمینه است و جای قدردانی دارد.
اما آلبوم "پلاستیکا" با قطعه کوتاه "پلاستیکا" در فضای جَز آغاز میشود، تنظیم مناسب و استفاده از شعر نو که به همان دغدغه اصلی هنرمند اشاره دارد، فضای ملایمی را برای مخاطب ایجاد میکند اما زمان کوتاه این قطعه اجازه ماندن در این فضا را نمیدهد. با توجه به زمان کوتاه قطعه اول، آهنگساز، قطعه دوم را به درستی در همان فضای قطعه اول شروع میکند و قطعه دوم یک عاشقانه را روایت میکند. فضای دلچسب جَز و شعر روان این قطعه شما را تا آخر این آهنگ خواهد کشاند.
قطعه سوم فضایی نزدیک به راک و البته بلوز دارد و تجربه متفاوتی از کلام را به همراه دارد. ریتم نسبتا تند این قطعه ما را از فضای سکون و خلوت قطعات پیشین جدا میکند. اگر چه میتوان انتقاداتی به شعر مدرن این قطعه وجود دارد اما میشود آن را تجربه شنیدنیای دانست.
قطعه "دنیای واقعی" چهارمین قطعه این آلبوم است. قطعهای پاپ که البته با پیانو در سبک بلوز تمام میشود. استفاده از المانهای آشنای کلامی در شعر این قطعه و ادای دین به شاملوی بزرگ از موفقیتهای این قطعه است. شعری که بعد از چند بار گوش دادن میتوانید آن را به راحتی حفظ کنید و این قطعه را در خلوت با خودتان زمزمه کنید و این اتفاقی است که در سالهای اخیر کمتر در موسیقی ما اتفاق افتاده است.
قطعه پنجم "بیهوده" است. استفاده از ترومبون، رنگ موسیقایی آلبوم را کمی دچار تغییر میکند و به همراه این تغییر، نوع خواندن خواننده هم دچار تغییری میشود که خیلی با جنس صدای خواننده و قطعات پیشین مناسبتی ندارد اما تنظیم درخشان و نوازندگی بینقص نوازندگان، باعث میشود که این قطعه را حداقل برای یک بار تا آخر بشنوید.
نوید اربابیان که آهنگسازی این آلبوم را به عهده دارد در قطعه ششم ما را به فضای جَز ابتدای آلبوم میبرد، وجود ویلنسل حجم خاصی به فضای آهنگ میدهد. نتهای این آهنگ و تنظیم این قطعه، همگی به فضای موسیقی ایرانی اشاره میکنند و البته این اتفاق در لفافه و بسیار هنرمندانه میافتد تا با شروع بیمقدمه قطعه بعدی متوجه شویم که با یک تلفیق به جا در فضای دشتی هستیم و حضور کمانچه در این قطعه دلنشین مهر تاییدی بر این احساس است.
خواننده اما جنس صدایش به این نوع موسیقی نمیخورد و صدای در فضای معلقی بین حنجره و سر ساخته میشود،. ای کاش این قطعه به صورت دو صدایی و با همراهی یک خواننده سنتی اجرا میشد تا تاثیر بیشتری بر شنونده بگذارد. این قطعه با جملهبندیهای آشنای کمانچه در آواز دشتی به پایان میرسد و حسن ختام این آلبوم قطعهای است تلفیقی به نام "سنگفرش". شعر خوب و روان و ریتم رونده این قطعه پایان مناسبی برای این آلبوم است. حضور همزمان کمانچه و ترمبون اتفاق بسیار بسیار خوشایندی است و برای چندمین بار به نقطه قوت این آلبوم که تنظیم آن است اشاره میکند.
لازم است به کیفیت صدا و مسترینگ آلبوم هم اشاره کنم؛ این آلبوم به لحاظ فنی بسیار مطلوب صدابرداری، میکس و مستر شده است.
آهنگساز: امیر اشکان غلامی، نوید اربابیان
خواننده: اشکان کمانگری
تنظیم: نوید اربابیان
نوازندگان: پویان قندری (گیتار الکتریک و گیتار آکوستیک سیم نایلون)، رضاتاجبخش (پیانو)، میثم مروستی (ویولن)، کریم قربانی (ویلنسل)، نوید اربابیان (باس) و....
اشعار: نوید اربابیان، رضا عابدینزاده، آبان صابری وجواد گنجعلی
ناشر: آوای باربد - See more at: http://www.iranmusicnews.net/index.php?action=news&id=1519#sthash.R5vRmSQu.dpuf