زبان عمومی و تخصصی با ضریب 2
سازشناسی با ضریب 2
مبانی نظری موسیقی ایرانی با ضریب 1
مبانی نظری موسیقی جهانی با ضریب 2
هارمونی با ضریب 2
کنترپوان با ضریب 1
سرایش و شنوایی با ضریب 2
آزمون تخصصی نوازندگی ساز جهانی با ضریب 5
موسیقی همواره و از جهات مختلف مورد توجه انسان بوده است. در واقع موسیقی با روح انسان عجین شده و ابزاری آرام بخش برای او به حساب می آید، لذا توجه به آن در زندگی بسیار ضروری است.
هدف از رشته کارشناسی ارشد نوازندگی ساز جهانی تربیت نوازندگان متخصص با بهره جویی از علم موسیقی جهانی است.
مهمترین مباحث رشته کارشناسی ارشد نوازندگی موسیقی جهانی عبارت است از: دست یابی به توانایی اجرای روان فواصل اصوات، ریتم ها و علائم متنوع آثار موسیقی بدون آشنایی با اثر مورد نظر، شناخت نتها وعلائم موسیقی برای دستیابی به نحوه اجرای آنها در قطعات گوناگون، دست یابی به توانایی اجرای صحنه ای آثار موسیقی، دست یابی به تواناییهای اجرایی بیشتر در ساز مربوطه از طریق تسلط اجرایی بر ساز هم خانواده.
در ادامه برای آشنایی بیشتر متقاضیان انتخاب رشته کنکور کارشناسی ارشد و نیز افرادی که در بازار کار به دنبال آینده شغلی بهتری هستند، اطلاعات بیشتری شامل: برنامه درسی(سرفصل) و تعداد واحدهای کارشناسی ارشد نوازندگی موسیقی جهانی، معرفی سایر رشته های کارشناسی ارشد موسیقی، دانشگاه های دارای رشته کارشناسی ارشد نوازندگی موسیقی جهانی، بازارکار، وضعیت استخدام و آینده شغلی رشته کارشناسی ارشد نوازندگی موسیقی جهانی ارایه می شود.
تعداد کل واحدها : 32 واحد
دروس اصلی و تخصصی : 20 واحد
دروس انتخابی : 6 واحد
پایان نامه : 6 واحد
موسیقی ما - ارکستر نوجوانان ایران در واپسین روزهای سال 94، آخرین جلسهی تمرین خود را با لوریس چکناواریان برگزار کرد و مورد تشویق این رهبر پیشکسوت ارکستر قرار گرفت.
طبقهی ششم بنیاد رودکی شامگاه 24 اسفندماه میزبان ارکستری بسیار جوان بود که به رهبری شهرام توکلی و آرمان نوروزی تقریبا یک سالی میشود بهطور جدی کارش را شروع کرده است. اعضای این ارکستر قرار است تیرماه سال آینده جدیدترین کنسرت خود را روی صحنه ببرند.
در آخرین روز تمرین این ارکستر در سال 94 با آنها همراه شد. جلسهی تمرینی که با حضور لوریس چکناواریان حالوهوای متفاوتی داشت.
شهرام توکلی که یکی از رهبران این ارکستر است، دربارهی روند کاری آن توضیح داد: ما یک تیم پنج نفره هستیم که تصمیم گرفتیم، ارکستری را از نوجوانان تأسیس کنیم. شروعش با 12 نوازنده بود، اما به مرور زمان، بزرگتر و حدود 60 نفر شد. ارکستر سازبندی کاملی دارد و در مدت یک سال، آنها را آموزش دادیم و اولین اجرا را بهمن سال 93 در تالار رودکی روی صحنه بردیم.
این هنرمند ادامه داد: برای نوجوانان که در بهترین سن برای یادگیری هستند، ارکستری وجود نداشت و ما را بر آن داشت که این کار را انجام دهیم. سن اعضای این ارکستر 12 تا 19 سال است و وقتی 19 ساله شوند، ما از آنها خداحافظی میکنیم.
توکلی درباره مسائل مالی ارکستر نیز گفت: این ارکستر با هزینهی شخصی ما که یک شورای پنج نفره هستیم، اداره میشود.
آرمان نوروزی هم که یکی دیگر از رهبران این ارکستر است، اظهار کرد: کار کردن برای این جوانها برای من جذاب است. جوانانی که با این کیفیت کار میکنند. ما میخواهیم برای همسالان آنها الگوسازی کنیم. بچههایی که موسیقی کار میکنند، الگویی ندارند، اما با این ارکستر ذهنیت پیدا میکنند. من خودم سالها معلم هنرستان بودم و این ارکستر باید در هنرستان شکل میگرفت و ارگانهای دولتی باید روی آن سرمایهگذاری میکردند، اما ما دلمان سوخت و این کار را کردیم.
نوروزی دربارهی استقلال این ارکستر نیز توضیح داد: هر ارکستری که مستقل نبوده، از دست رفته است. ما تمایل داشتیم که این ارکستر پایدار باشد و خواستیم که استقلال فکری داشته باشیم. استقلال نداشتن ما را اذیت میکند.
لوریس چکناواریان نیز که در تمرین ارکستر نوجوانان حضور داشت و نوازندگان این ارکستر هم دقایقی با او تمرین کردند، دربارهی این حضور اظهار کرد: با دیدن جوانان این ارکستر، جوان شدم. افتخار میکنم که جوانان فوقالعادهای داریم که در آینده، ارکستر خوبی با حضور آنها خواهیم داشت. مدتها بود که با جوانان کار نکرده بودم و حس خوبی گرفتم.
او ادامه داد: بچهها فوقالعاده بودند، با احساس کار کردند و آمادگی داشتند. من تحت تأثیر قرار گرفتم. امیدوارم این ارکستر بتواند خارج از کشور هم خودش را نشان دهد. امروز علاوه بر اینکه تعجب کردم، لذت هم بردم.
این آهنگساز و رهبر ارکستر دربارهی ارزیابیاش از این نوازندگان جوان نیز گفت: اینها با نسل ما تفاوت بزرگی دارند. این جوانان بهخاطر ظهور اینترنت با دنیا هماهنگ هستند، اما خود من در جوانی با گرامافون «صفحهی 78 دور» گوش میکردم و برای شنیدن سمفونی 5 بتهوون، باید 10 صفحه را گوش میکردم. این بچهها تمام اجراهای دنیا را میشناسند و پیشرفتشان بهتر خواهد بود و میدانند باید سطح کار خود را بالا ببرند. در گذشته ما نمیتوانستیم سطح خود را با نوازندگان خارجی مقایسه کنیم.
وی افزود: دیگر سرحد هنری برای جوانان وجود ندارد. البته اکنون در حال رشد هستند و جوجه را باید آخر پاییز شمرد. آقای شهرام توکلی هم که با این ارکستر کار میکند، رهبر توانایی است.
چکناواریان در ارزیابی سیستم آموزشی ایران نیز اظهار کرد: ما باید از این تفکر که همهچیز ایرانی باشد، بگذریم. این تفکر غلطی است. مثلا شما اگر یک ارکستر آلمانی را در نظر بگیرید، همهی نوازندگان آن آلمانی نیستند، زیرا هنر، درجه دو نمیشناسد. همه باید درجه یک باشند. در همهی ارکسترها هم آزمونهایی برگزار و فراخوانهایی منتشر میشوند که بهترین نوازندگان از هر جای جهان دور هم جمع شوند. در اروپا نمیگویند فلانی ایرانی است، به ارکستر راهش ندهیم.
او در این زمینه افزود: هنر، ملیت نمیفهمد. یک زبان مستقل است و زبان خدا است. زبان خدا باید به بهترین نحو اجرا شود. ارکستر، حمایت و سازهای خوب میخواهد. بچههای این ارکستر سازهای خوبی ندارند. اگر سازشان خوب باشد، صدای بهتری خواهد داد. حتی بهتر است که معلمهای خارجی بیایند و به این بچهها آموزش دهند، در حالی که ما یک تعصب ایرانی داریم که این درست نیست.
چکناواریان تصریح کرد: اگر مردم امروز به کنسرت نمیآیند، دلیلش کیفیت پایین اجراهاست. نه اینکه مردم موسیقی را نمیفهمند. همهی انسانها موسیقی را درک میکنند. شاید نت ندانند، اما صدادهی و کیفیت ارکستر خوب را میفهمند. این درک را خدا داده است. اگر میخواهیم مردم به سالنهای کنسرت بیایند، باید کیفیت را بالا ببریم. ارکستر فیلارمونیک ارمنستان هم یک مدت ضعیف کار میکرد و مردم به سالنها نمیآمدند، در حالی که ارامنه موسیقی را خیلی دوست دارند.
این هنرمند پیشکسوت در بخش دیگری از سخنانش، گفت: ارکستر، یک ارتش است و هیچ ارتش نظامیای نظم ارکستر را ندارد. وقتی چهار ژنرال روسی به کنسرت من در ارمنستان آمدند، خطاب به آنها گفتم که شما میدانید این 80 نفر که روی صحنه ساز میزنند، از ارتش شوروی قویتر هستند؟ ژنرالهای روسی به من خندیدند، چون فکر کردند شوخی میکنم؛ اما گفتم که این نوازندگان با یک حرکت دست من بهصورت همزمان یک نت را اجرا میکنند، آیا ارتش شما با یک حرکت دستتان 80 گلوله را همزمان شلیک میکند؟ روسها با این مثال، حرفم را فهمیدند و دست زدند.
او در پایان سخنانش گفت: امیدوارم بچههای این ارکستر جوان هم حمایت شوند و سازهای خوب داشته باشند. این جوانان میتوانند خیلی موفق شوند. هر آهنگساز هم یک ارکستر خوب میخواهد تا آثارش را اجرا کنند. خیلی از آهنگسازان بهدلیل اجرای بد اثرشان توسط ارکستر دیوانه شدند و به تیمارستان رفتند که راخمانینف از معروفترین آنهاست.
محجوبی در خانوادهای متولد شد که همه اعضای آن به موسیقی علاقه داشتند. در خانه او پیانو بود و مادرش کمی با این ساز آشنا بود.
استعداد فطری و علاقه وی چنان بود که بهتنهایی نواختن «پیشدرآمد اصفهان» اثر درویش را روی پیانو آغاز کرد. برای پرورش استعدادش، محجوبی 6 ساله را نزد دو استاد بزرگ آن زمان فرستادند.
استادان او، سلطان حسینخان هنگآفرین و محمود مفخمالممالک بودند. شیوه تعلیم این دو استاد به روش قدما سینه به سینه و شفاهی بود.
محجوبی نزد مفخمالممالک شیوههای خاص نوازندگی پیانو (به مقتضای موسیقی ایرانی) را میآموخت و نزد هنگآفرین معلومات ردیف خود را تکمیل میکرد.
در منابع مکتوب نوشتهاند که مرتضیخان استعداد و توانایی غیرعادی در نواختن پیانو داشت و استادانش از او نوازندهای اعجوبه ساختند.
شهرت او به جایی رسید که در 10 سالگی همراه حاجخان، مفخمالممالک، شکراللهخان (استاد تار) و برادرش رضا در تالار سینمای فاروس لالهزار همراه با آواز عارف قزوینی کنسرتی را برگزار کرد.
کسانی که به روحیه و زندگی عارف قزوین و بخصوص سختگیری و مشکلپسندی او وارد هستند، میدانند که پذیرش یک کودک بهعنوان همراهیکننده آواز در کنسرت عارف چقدر مهم بوده است.
مرتضی محجوبی در 12 سالگی نوازندهای شناختهشده بود که دوره ردیف عالی را تمام کرده بود. او در 13 سالگی با استادانی مانند درویشخان، طاهرزاده، حاجخان و اسماعیلزاده کنسرت میداد. در 20 سالگی ازدواج کرد و در سال 1307 برای پر کردن صفحه به بیروت، شام و حلب سفر کرد.
از این سفرهای متعدد حدود 100 صفحه پر شد که اکنون تعدادی از آنها در دسترس است. بیشتر این صفحات همراه صدای ویلن ابوالحسنخان صبا، حسینخان یاحقی و طاطایی (نوازنده مشهور آن دوران)، مرتضی نیداود، ارسلان درگاهی، عبدالحسین شهنازی و آقا رضاخان روانبخش است.
او با صدای هنرمندانی مانند جلال تاج اصفهانی، ادیب خوانساری و بدیعزاده صفحه پر کرد که هنوز بعد از مدتها که به گوش میرسند و تازگی خود را از دست ندادهاند.
دو صفحه تکنوازی مرتضی محجوبی در «شور» و «افشاری» نیز باقی مانده که نمونه بارز قدرت او در نوازندگی است.
در سال 1319 هنگام تأسیس ادارهی رادیو، به این سازمان وارد شد و تا آخر عمر در آنجا بود. مدتی سرپرست برنامه موسیقی رادیو شد. از سال 1334 با شروع برنامه «گلها» به آن برنامه وارد شد و از ستونهای اصلی برنامه بود. بیش از نیمی از نوارهای رادیو در آن سالها، آثاری از پنجه او را روی پیانو با خود دارند و یادگار هنرش بهشمار میروند. تصنیفهایش نیز با ارکستر «گلها» در همان سالها اجرا شد که بعضی از آنها هنوز نیز شهرت دارند.
وی به جز پیانو همدم دیگری نداشت. او در هنگام تحویل سال 1344 و ساعاتی قبل از شلیک توپ نوروز، در تنهایی و فراموشی درگذشت.
خبر فوتش به خاطر تحویل سال نو بهمدت یک هفته مکتوم ماند و پیکرش پس از سیزدهم فروردینماه در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
میگویند این هنرمند از پیانو مانند سازهای سنتی تار، سهتار و سنتور استفاده میکرد و شخصیتی (کاراکتری) که پیانو هنگام نوازندگی او داشت، به اصل و ماهیت فرنگیاش هیچ شباهتی نداشت.
مثلا کوک پیانوی مرتضی خان طبق پردهها و فواصل خاص موسیقی ایرانی بود. ضربشناسی، تسلط به اجرای قطعات و آوازها و نمایش ظرافت آنها، از طریق مالشها، تکیهها و شیوههای فنی در کار او که خاص خودش بود، قدرت فنی فوقالعاده کارهای او تا سالهای 1330 در اوج بود.
همچنین خلاقیت در خلق پیشدرآمد و چهارمضراب، شیوه پیانونوازی او را از دیگر هنرمندان متمایز میکند.
مرتضیخان محجوبی نت نمیدانست، اما برای خود نتی اختراع کرده بود که بیشباهت به خط سیاق نبود.
خط سیاق علامتهایی است که در قدیم برای ثبت کردن وزن اجناس یا ارقام پول بهکار میبردند. در اینباره پرویز یاحقی گفته است: «آهنگی در دستگاه شور ساخته بودم، به نام «ای امید دل من کجایی» که در گلهای رنگارنگ ۱۷۲ پخش شد. هنگامی که به همه اعضای ارکستر نت این تصنیف را برای اجرا دادم، مرتضی محجوبی از من خواست که آهنگ تصنیف را با ویلن بنوازم و او آن را با علائم ویژهی خود پشت قوطی سیگار خود نوشت و عجب این بود که این آهنگ را همان مرتبه اول از همهی اعضای ارکستر بهتر و درستتر نواخت.»
چند سال پیش، شیوه نتنویسی این هنرمند به همت پویان آزاده بهعنوان میراث معنوی به ثبت ملی رسید.