mashhadartexam

مهندس مسعود حَکمی Masoud Hakami

mashhadartexam

مهندس مسعود حَکمی Masoud Hakami

هنر موسیقی در دنیای اسلام


هنر موسیقی در دنیای اسلام

ابن سینا نخستین کسی است که پس از اسلام، از وی در باب موسیقی به زبان فارسی کتابی باقی مانده است. این، همان کتاب «النجاة» است که شاگرد او، ابوعبید جوزجانی، ترجمه کرده و آن را «دانشنامة علایی» نام نهاده است. ابن سینا در « دانشنامة علایی» از مطالعه بر روی ساز «رباب»، فواصلی را که در ایران قدیم رواج داشت و به تدریج به فراموشی سپرده شده بود، مورد توجه قرار میدهد، و برای نخستین بار در صدد احیای آن برمیآید .

نوشته های ابن سینا دربارة موسیقی، به لحاظ روش شناسی، از درجة نخست اهمیت برخوردار است. چنانکه از آثار او، بویژه از «جوامع علم الموسیقی » آشکار است، از نقل مطالب آمیخته به تخیل و داستانهای اساطیری پرهیز میکند. امتیاز دیگر آثار ابن سینا، محاسبات دقیقی است که وی در اثر گرانقدر خود، «جوامع» به کار برده، و در حقیقت جنبة نظری و علمی، موسیقی را به عنوان دانشی دقیق، مورد توجه قرار داده است. بدین جهت، اگر گفته شود که آنچه وی دربارة ابعاد و نسبتهای موسیقایی آورده یا دقتی که در بیان تعاریف بنیادی موسیقی به کار برده، در نوع خود بینظیر یا کمنظیر است، مبالغه نکرده ایم. افزون بر این، وی توجه ویژه ای به موضوع موسیقی شعر و مقایسة این دو هنر با یکدیگر دارد. فارمر، ابن سینا را نظریه پردازی بزرگ مینامد، و امتیاز اصلی او را، در پرداختن به جنبه های موسیقی علمی قرن پنجم هجری میداند.  

در رسائل «اخوان الصفا»، «موسیقی» مطابق طبقه بندی مرسوم در گذشتة دور، به عنوان یکی از شاخه های چهارگانة ریاضیات (سه شاخة دیگر هیئت، حساب و عدد) مورد بحث قرار گرفته است. بارزترین ویژگی رسالة موسیقی «اخوان الصفا»، توجه به ابعاد معنوی موسیقی و نقشی است که این فن میتواند در برانگیختن حالات روحانی و نشاط معنوی انسان ایفا کند. «اخوان الصفا»، در تأیید صحت مدعای خود، به حکایت فارابی استناد جسته، آنگاه که وی در مجلس سیف الدولة حمدانی، فرمانروای حلب (333ـ356 ق.) با نواختن گونه ای موسیقی اهل مجلس را به خنده وا میدارد و سپس با تغییر آهنگ، همان جمع را به گریه انداخته، سرانجام به خواب فرو میبرد .

« اخوان الصفا»، موسیقی را ابزاری برای بیدار کردن نفس انسان از خواب غفلت میداند؛ و معتقد است که اگر در بعضی از شرایع موسیقی تحریم شده، بدین سبب بوده است که مردم به خلاف نظر حکما، آن را وسیلة شادخواری و خوشگذرانی قرار داده و در لهو و لعب به کار بردهاند. از آنجا که اخوان در پی پیوند دین با فلسفه بوده اند، در رسائل خود از هر فرصتی برای رسیدن به این هدف استفاده کرده اند. از این رو، فصل «احکام الکلام» در رسالة موسیقی، اگرچه بر حسب ظاهر ارتباط چندانی با موسیقی ندارد، ولی در راستای همان هدف کلی، با بحث دامنه داری در ساختار حروف الفبا آغاز میشود و به کارایی نسبت های افضل میرسد .


از دیگر موضوعهای جالب توجه در رسالة موسیقی، پیوند شعر و موسیقی است. این بحث در فصلی با عنوان «اصول الالحان و قوانیها» مطرح شده است. با وجود آنکه در رسائل اشارات پراکندهای به مسائل گوناگون نظری دیده میشود که میتواند در حد خود سودمند یا روشنگر تاریخ و نظام علمی موسیقی دوران اسلامی بویژه ایران باشد، اما غرض اصلی اخوان از تألیف این رساله، آموزش خوانندگی و هنر نوازندگی نبوده است.

به گفتة عبدالستار فراج، «اغانی»، نوشتة ابوالفرج اصفهانی، به طورکلی دارای هفتصد گزارش، شامل شرح حال اشخاص و روایت جنگهاست. «اغانی» روایاتی مفصل دربارة آهنگسازان، خوانندگان، شاعرانی که شعرشان موضوع آهنگ بوده و هرکس که با این هنرها رابطه داشته است، نقل کرده، و سرانجام بزرگترین مجموعة ممکن را برای موسیقی و ادب، از آغاز تا سدة 4 ق. / 10 م. به دست داده است. در زمان ابوالفرج، کار موسیقی رونق فزایندهای یافته بود و آنچه او دربارة موسیقی در کتاب خود آورده، مستند، عالمانه و جامع است . از دویست و پنجاه اثری که او در «اغانی» از آنها نام برده و به شرحشان پرداخته، به جز اندکی، چیزی بر جای نمانده است. در «اغانی»، در پایان هر شرح حال، یا در آغاز آن، شعری میآید که «صوت» خوانده شده است. و مراد از صوت، یک قطعه آهنگ آوازی است که باید همة مشخصات فنی آن را ذکر کرد تا قابل خواندن و نواختن باشد .



هنر موسیقی در دنیای اسلام

مشکل اساسی که دربارة جنبة موسیقی «اغانی»، همچنان نزد پژوهشگران لاینحل باقیمانده و آرا و فرضیههای زیادی را در این باره دامن زده، اصطلاحات منسوخ و نامشخصی است که ابوالفرج به دلیل تداول فراوان نزد اهل فن آن در عصر خویش در اغانی به کار برده و از شرح آنها پرهیز کرده است. لذا اینک فهم دقیق معانی آن الفاظ ناممکن شده و رمزگشایی از آوازهای «اغانی» و آهنگهای آن، بسیار دشوار مینماید.

صفی الدین عبدالمؤمن ارموی (م. 693 ق.) ستارهای درخشنده در آسمان دانش موسیقی ایران در سدة هفتم بود. از مطالعه دو کتاب معتبر او، یکی «الادوار» و دیگری «رسالة الشرفیة» این واقعیت آشکار میشود که وی پس از فارابی، بزرگترین و مهمترین کسی است که در اصول فن موسیقی تحقیق کرده؛ و کهن ترین نت نویسی فارسی و عربی در کتاب «الادوار» آمده است، که اکنون در دست است. یافته های صفی الدین، در همة دانشمندانی که پس از او دربارة اصول موسیقی تحقیق کرده اند تأثیرگذار بوده، و بر فرضیه های او شرحهای بسیاری نوشته شده است. از مهمترین آنها نوشتة قطب الدین شیرازی (م. 710 ق.) است، که در دایرةالمعارف خود موسوم به « درةالتاج»، رسالهای مهم در باب اصول نظری موسیقی نگاشته است.

عبدالقادر غیبی مراغی (م. 838 ق.) از مهمترین علمای موسیقی نظری در عصر تیموری (دربار تیمور و شاهرخ) است. بزرگترین کتاب او جامع الالحان است. این کتاب شرحی کامل است دربارة اصول علمی و نظری موسیقی و توصیف سازهای ایرانی. «مقاصد الالحان» که از «جامع الالحان» کوتاهتر است و «شرح الادوار» نیز، نگاشتة مراغی بوده، موجود است . « کنزالالحان» کتاب گرانبهای مراغی، که برای آشنایان به فن موسیقی قدر و ارزش بسیار دارد و حاوی آوازهای او بوده، از میان رفته است. پسر و نوادة ابن غیبی نیز جزو علمای موسیقی هستند. پسرش که عبدالعزیز نام داشت «نقاوةالادوار» و نوه اش کتاب « مقاصدالادوار» را نگاشت .


پس از سدة نهم هجری، دیگر در ایران موسیقیدانی بزرگ به وجود نیامد. گاه به گاه چهره هایی پیدا میشدند، ولی هیچکدام نوآوری نداشتند . « بهجةالرواح» رسالهای است درموسیقی که در سدة یازدهم توسط عبدالمؤمن بلخی به فارسی نوشته شده است، و بیشتر ناظر به جنبه های علمی این فن است .

تا دو سده پس از این، هنوز نفوذ موسیقی ایران در کشورهای عربی نمایان بود. گواه این گفته، کتاب «النقی فی فن الموسیقی» است که احمد المسلم الموصلی در حدود 1150 ق. تدوین کرده و اساس آن اقتباس از کتاب «بهجةالرواح» عبدالمؤمن بلخی است. نفوذ و تأثیر موسیقی ایران بر موسیقی ترک و شبه قاره و کشورهای عربی و خاورمیانه و حتی خاور دور، امری مسلم است؛ و از اصطلاحات موسیقی فارسی، که به زبان و فرهنگ آن بلاد راه یافته، به روشنی آشکار است.


+++++

به گفتة عبدالستار فراج، «اغانی»، نوشتة ابوالفرج اصفهانی، به طورکلی دارای هفتصد گزارش، شامل شرح حال اشخاص و روایت جنگهاست. «اغانی» روایاتی مفصل دربارة آهنگسازان، خوانندگان، شاعرانی که شعرشان موضوع آهنگ بوده و هرکس که با این هنرها رابطه داشته است


عبدالقادر غیبی مراغی (م. 838 ق.) از مهمترین علمای موسیقی نظری در عصر تیموری (دربار تیمور و شاهرخ) است. بزرگترین کتاب او جامع الالحان است


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.