ابن سینا نخستین کسی است که پس از اسلام، از وی در باب موسیقی به زبان فارسی کتابی باقی مانده است. این، همان کتاب «النجاة» است که شاگرد او، ابوعبید جوزجانی، ترجمه کرده و آن را «دانشنامة علایی» نام نهاده است. ابن سینا در « دانشنامة علایی» از مطالعه بر روی ساز «رباب»، فواصلی را که در ایران قدیم رواج داشت و به تدریج به فراموشی سپرده شده بود، مورد توجه قرار میدهد، و برای نخستین بار در صدد احیای آن برمیآید .
نوشته های ابن سینا دربارة موسیقی، به لحاظ روش شناسی، از درجة نخست اهمیت برخوردار است. چنانکه از آثار او، بویژه از «جوامع علم الموسیقی » آشکار است، از نقل مطالب آمیخته به تخیل و داستانهای اساطیری پرهیز میکند. امتیاز دیگر آثار ابن سینا، محاسبات دقیقی است که وی در اثر گرانقدر خود، «جوامع» به کار برده، و در حقیقت جنبة نظری و علمی، موسیقی را به عنوان دانشی دقیق، مورد توجه قرار داده است. بدین جهت، اگر گفته شود که آنچه وی دربارة ابعاد و نسبتهای موسیقایی آورده یا دقتی که در بیان تعاریف بنیادی موسیقی به کار برده، در نوع خود بینظیر یا کمنظیر است، مبالغه نکرده ایم. افزون بر این، وی توجه ویژه ای به موضوع موسیقی شعر و مقایسة این دو هنر با یکدیگر دارد. فارمر، ابن سینا را نظریه پردازی بزرگ مینامد، و امتیاز اصلی او را، در پرداختن به جنبه های موسیقی علمی قرن پنجم هجری میداند. ادامه مطلب ...