mashhadartexam

مهندس مسعود حَکمی Masoud Hakami

mashhadartexam

مهندس مسعود حَکمی Masoud Hakami

استاد محمدرضا شجریان یکی از ستون های استوار موسیقی ایرانی هستند


محمدرضا شجریان ستون استوار موسیقی ایران است




اردشیر کامکار(نوازنده و مدرس پیشکسوت موسیقی ایرانی) درباره استاد آواز ایران گفت: استاد محمدرضا شجریان یکی از ستون های استوار موسیقی ایرانی هستند که تاثیرشان نه تنها در آواز بلکه در کل موسیقی ایران کاملا آشکار است. 

به گزارش سایت خانه موسیقی، اردشیر کامکار، نوازنده و مدرس پیشکسوت کشورمان با ارسال متنی ضمن ابراز تاسف از بیماری محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران گفت: "نوشتن و صحبت کردن از شخصیتی مانند استاد شجریان کار آسانی نیست. استاد محمدرضا شجریان یکی از ستون های استوار موسیقی ایرانی هستند که تاثیرشان نه تنها در آواز بلکه در کل موسیقی ایران کاملا آشکار است. 

آشنایی من با استاد شجریان به زمان جشن هنر شیراز بر می گردد که همراه با استاد لطفی در منزل پدرم، استاد حسن کامکار حضور پیدا می کردند، اما اوایل دهه شصت به واسطه گروه عارف به آهنگسازی و سرپرستی زنده یاد استاد مشکاتیان با ایشان همکاری داشته ام و پس از آلبوم "دستان"، در سفرها و کنسرت های بسیاری با ایشان همراه بودم و این همکاری ها همواره ادامه داشت. ایشان نه تنها در هنر بلکه در شخصیت فردی نیز انسانی بزرگ، دقیق و کم نظیر هستند که در کنارشان همواره نکاتی را آموخته ام.

همچنین به واسطه حضور استاد گنجه ای در خانه موسیقی از زحمات استاد شجریان به عنوان رئیس شورای عالی مطلع بوده ام و خوشحالم این استاد در کنار کارهای ارزشمند هنری شان به مسائل صنفی هنرمندان هم اهمیت می دهند.

در نخستین ساعات آغاز سال جدید، متاسفانه خبر بیماری ایشان که ظاهرا سال ها با این هنرمند برجسته کشورمان همراه بوده منتشر شد. از این مساله بسیار متاسف شدم. برای ایشان آرزوی بهبودی کامل و عاجل دارم و امیدوارم بار دیگر استاد محمدرضا شجریان با سلامت کامل در ایران  روی صحنه ببینیم و از صدای آسمانی شان لذت ببریم. 

باید قدر اساتید بزرگ هنر ایران را بدانیم و زحمات و خدمات این عزیزان را برای اعتلای هنر و موسیقی ایران از یاد نبریم." 

استاد مسعود حَکَمی 09154489822


دوستانی عزیزی که از من میخوان یه معلم خوب خوانندگی در مشهد بهشون معرفی کنم


استاد مسعود حَکَمی

  09190227109

فارغ التحصیل دانشگاه هنر و کنسرواتوار موسیقی تهران

برگزار کننده ی دوره های یکساله تربیت خواننده

سلفژ و تئوری موسیقی

صداسازی

تکنیک های خوانندگی 

تکنیکهای تنفس

اجرای صحنه ای

و ....



صلابت و امید در تبریک نوروزی خسروی آواز ایران
نگاهی به همه بازتاب‌های ویدئوی تبریک سال نوی محمدرضا شجریان؛ در کنار اظهار نظرهای تازه
صلابت و امید در تبریک نوروزی خسروی آواز ایران
ویدئوی «محمدرضا شجریان» که ساعاتی بعد از تحویل سال 1395 در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد را تا به حال چند میلیون نفر دیده‌اند. لابد ابتدا ظاهر جدید آوازخوان محبوب‌شان را که دیده‌اند، نگران شده و با هراس منتظر دانلود شدن آن فیلم چنددقیقه‌ای و بعد که آن جملات امیدبخش را شنیده‌اند، نفسی به آسودگی کشیده و دل‌شان قرص شده و یک امیدِ دور در دل‌هایشان جوانه زده که یک بار دیگر، این فرصت را پیدا کنند تا شاهد اجرای برنامه‌ی زنده‌ای از خواننده‌ی محبوب‌شان در ایران باشند.
 
«محمدرضا شجریان» در آن ویدئو با لبخندی که بر لب داشت، از بیماری‌اش به عنوان دوستی پانزده‌ساله یاد کرد؛ از آرامشی که این روزها در خارج از کشور دارد گفت و از اینکه خیلی زود به ایران برمی‌گردد تا فعالیت‌های هنری‌اش را ادامه دهد. حالا میلیون‌ها نفر امیدوارند که این اتفاق هرچه زودتر و در همین سال جدید رخ دهد؛ آن عده‌ای هم که این آرزو را ندارند، خوب که با خودشان خلوت کنند و یاد یکی از نواهای شجریان بیفتند، یاد یکی از آن غروب‌هایی که با «ربنا»یش روزه‌هایشان را باز کردند، با بقیه همراه خواهند شد.
 
این ویدئو فقط دو دقیقه و دو ثانیه بود؛ اما همین دو دقیقه توانست روز اول نوروز -که معمولاً آدم‌ها خیلی هم خودشان را درگیر مسائل گوناگون نمی‌کنند- اغلب ایرانیان را به واکنش وادارد. جز این هم البته انتظاری نمی‌رفت.
 
به همین خاطر در این گزارش، تنها نگاهی اجمالی به بازتاب‌هایی داشته‌ایم که پس از انتشار آن ویدئو شکل گرفت.
 
 
* بهزاد فراهانی: گل سرسبد یک قرن آواز ایران 
«بهزاد فراهانی» -بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما- از منظری دیگر درباره‌ی او می‌گوید و مثل خیلی‌های دیگر از ممنوع‌الکاری «شجریان» ناراحت است: «باید با هر نوع فشاری مخالفت کرد، حتی اگر این فشار و تنگ‌نظری در اندیشه‌های خودمان باشد. برای همین است که هیج اعمال زوری در فرهنگ پسندیده نیست. چه این فشار درباره‌ی آقای شجریان باشد و چه درباره‌ی دختر من یا هر کس دیگری که فعالیت هنری می‌کند؛ البته آقای شجریان، گل سرسبد یک قرن آواز ایران است و من آرزو می‌کنم که او سرحال و سرزنده دوباره روی صحنه‌ی کشور خودش ظاهر شود و در این میان اگر گوشی برای شنیدن کلام‌ها و درخواست‌های ما باشد، این حرف‌ها را بشنود و هرچه سریع‌تر فرصت دوباره‌ای برای زندگی هنری آوازخوان نامدار فراهم آورد.»
 
 
* بهرام دبیری: صدای عاطفه و عشق و شعور یک ملت
«بهرام دبیری» -نقاش- درباره‌ی شجریان برای «موسیقی ما» نوشت:
 
«آن تطاول که کشید از غم هجران بلبل/ تا سراپرده‌ی گل نعره‌زنان خواهد شد»
 
هنرمندان ماندگار، انگشت‌شمارند. شهرت چیزی است؛ اما محبوبیت چیز دیگری. بسیارند کسانی که معروف‌اند و محبوب نیستند و در این میان، هنرمندانی که ارزش ملی پیدا می‌کنند، انگشت‌شمارترند. لابد زمانه است و پاسخ به ضرورت زمانه‌ای که این اعتبار را می‌سازد؛ شجریان از این گونه است. بیش از 40 سال مردم ایران، این صدای خوش را شنیده‌اند، با آن جرئت کرده‌اند، با آن گریسته‌اند، عاشق شده‌اند یا تنهایی خود را پر کرده‌اند. «شجریان» تنها یک صدا نیست. انتخاب اشعاری که او می‌خواند؛ نشانه‌ی درک ظریف و عمیق یک عاطفه‌ی فرهیخته از فرهنگ ایران است. او ضرورت زمانه را دریافته و اگر بزنگاهی تلخ، مردم را گزیده است؛ او آنجا حاضر بوده است به صراحت.
 
او شرف هنر و هنرمند را پاس داشته است. بزرگوار و بی‌نیاز؛ دلیر و ماندگار. او ستاره‌ای در آسمان آواز ایران است. صدای عاطفه و عشق و شعور یک ملت است. آن‌کس که مردم ایران را از این صدا محروم کرده، باید از شرم سر فرو اندازد. هرچند که مردم هرگز این تطاول را نخواهند بخشید. راستی چه کسی جرئت کرد یک ملت را از این آواز خوش محروم کند؟ همیشه گفته‌ام «سانسور» نه ظلمی به هنرمند که ظلمی نابخشودنی به ملت است و مگر روزهای انقلاب جز صدای شجریان و ساز لطفی و شعر ابتهاج، چه کسی مردم را دل می‌داد و باور؟ و مگر می‌ماند روزگاری بر دوام و به افتخار، جز آنکه هنرمندان آن روزگار به پاس داشته شده باشند به حرمت و بزرگی و آزادگی؟
 
در این آغاز سال نو، این ناسپاسی جز اندوهی بر قلب مردم ایران چه ثمر خواهد داشت؟ از دیروز با خودم زمزمه می‌کنم: خدایا «غم را که فرستاد؟ بلا را که خبر کرد؟» برایش همراه با همه‌ی مردم ایران آرزوی سلامتی دارم تا این بلبل خوش‌خوان در باغ آواز ایران دوباره بخواند.»
 
 
* شوالیه‌ی آواز و آرزوی سلامتی برای خسروی آواز 
شوالیه‌ی آواز ایران هم در گفت‌وگو با سایت «موسیقی ما» از علاقه‌اش به شجریان و صدایش می‌گوید و برای ایشان آرزوی سلامتی می‌کند.
 
 
* کیوان ساکت: شاد بودن و عمر دراز او، آرزوی هر ایرانی است 
«محمدرضا شجریان» نادره مردی است که به انواع هنر آشنا است. به رموز خطاطی، رموز ساخت ساز و علاوه بر آنها، یک تاریخ زنده از موسیقی معاصر ایران است و در این راه‌، سختی‌های بسیاری کشیده و با وجودی که بی‌مهری‌های بسیاری از طرف متولیان موسیقی دیده، هنوز عاشق مردمان‌اش است؛ همان مردمی که با صدای او اشک‌ها ریخته و پایکوبی‌ها کرده و با این صدا زندگی کرده‌اند. شاد بودن و عمر دراز او، آرزوی هر ایرانی است.»
 
 
* سهراب پورناظری: بی‌تو مباد جای تو... 
«سهراب پورناظری» هم که اثری را به همراه «محمدرضا شجریان» آماده‌ی انتشار دارد، در این باره تنها به گفتن این شعر بسنده می‌کند که: «شاه‌نشین چشم من، تکیه‌گهِ خیال توست/ جای دعاست ای صنم، بی‌تو مباد جای تو...»
 
 
* بزرگمهر حسین‌پور: بیایید دعا نکنیم!
«بزرگمهر حسین‌پور» -کارتونیست و نقاش- که دو طرح جلد ماندگار از استاد آواز ایران کشیده هم برای «موسیقی ما» یادداشتی نوشته و در آن آورده «بیایید دعا نکنیم!»:
 
«کشیدن صورت استاد، امسال حس عجیبی در درونم برپا کرده بود. من که بیش از 25 سال صدای ایشان را می‌گذاشتم و هنگام کار هوای اتاق را مست صدایش می‌کردم و دل به چهچهه‌های استاد می‌باختم، این بار اما همه‌چیز خود او شده بود. صدایش را گذاشتم، چهره‌اش را جلویم قرار دادم و مشغول کشیدن صورت‌شان شدم. همه دل و جان مست صورت و صدایش بود و ساعت‌ها در این خلسه مست بودم. کاشی ایرانی و گل و مرغ را در جانش قرار دادم و هر خطی که کشیدم، از دل ناز خش‌دار صدایش بود. اما اول سال، در این شلوغستان مجازی مشغول عبور بودم که یک تصویر، مرا میخکوب کرد. دستانم را شل کرد و قلبم را تند. استاد کچل کرده بود. خودم سال‌ها کچل بودم. کچلی را دوست دارم و کچل‌ها را. اما این داستان فرق داشت. این را همان لحظه که میخکوب شدم فهمیدم. چرا زمانی که من چهره‌اش را عاشقانه کشیدم، این‌طور شد؟ انگشت شستم خشک بود.
 
نمی‌خواستم فیلم را پلِی کنم. راستش را بخواهید، هنوز هم فیلم را ندیده‌ام. راستش حتی دلم نمی‌خواهد برای سلامتی‌اش دعا کنم. آن‌قدر مردم بددعایی هستیم که برای هر که دعا کردیم، حالش بدتر شد. دلم می‌خواهد هیچ‌کار نکنم. اگر به غم است، سرسختانه‌ترین غم‌ها را دارد می‌کشد... اگر به صدا است که زیباترین صوت‌ها را خوانده... اگر به دعا است، او دلبرانه‌ترین دعا را فریاد زده! بیایید هیچ کاری نکنیم! خدا دردش را دیده، صوت‌اش را خودش به او داده و دعایش را به زیباترین حال شنیده. او از ما حواس‌اش بیشتر جمع است.»
 
 
* وزیر بهداشت: امیدواریم به زودی زود استاد را روی صحنه ببینیم
میان این همه اظهار نگرانی و سلامتی، اما پیامی که دکتر «حسن هاشمی» وزیر بهداشت در صفحه‌ی اینستاگرامش نوشت، از همه دلگرم‌کننده‌تر بود. او که زمان بستری شدن «شجریان» در بیمارستان کسری نیز از او عیادت کرده بود، شب گذشته نوشت: «امروز در تماس تلفنی با استاد شجریان ضمن تبریک سال نو، جویای احوال‌شان شدم. روحیه ایشان بسیار خوب و صدایشان مثل همیشه باصلابت، پُرتوان و سرحال بود. از اینکه خبر سلامتی‌شان را از خودشان می‌شنیدم، خوشحال شدم و لازم دیدم به دلیل دوستی دیرینه و ارادت به ایشان و با اطلاع دقیق از وضعیت سلامتی‌شان و ارتباط با خانواده استاد در طول دو سال گذشته، یاد آور شوم که ان‌شاءالله ایشان تا دو تا سه ماه آینده به کشور بازمی‌گردند و پزشکان متخصص ایشان اقدامات مورد نیاز را پی خواهند گرفت.
 
وظیفه خود می‌دانم به عنوان یک دوست، یک ایرانی و یک علاقه‌مند به آثار ایشان و نیز به دلیل مسئولیت‌ام در دولت، در خصوص هرگونه حمایت برای تسریع در درمان و بهبودی ایشان از هیچ کوششی مضایقه نکنم. بحمدالله همان‌طور که در پیام نوروزی استاد آواز ایران هم آمده بود، ایشان امیدوار و بانشاط، بهار امسال را نیز با شادابی و طراوت آغاز کرده‌اند. ما نیز همچون سایر دوستداران صدای ماندگار استاد شجریان، امیدواریم به زودی زود استاد را روی صحنه ببینیم و طنین این صدای ماندگار دل‌های بهاری ملت ما را طراوتی دوچندان ببخشد.»
 
 
* در فضای مجازی چه خبر است؟ 
سال 95 تا امروز، سال «شجریان» بوده است. این را می‌شود با یک گشت‌وگذار ساده در شبکه‌های مجازی -از فیس‌بوک گرفته تا توئیتر و تلگرام و دیگر شبکه‌ها مشاهده کرد.
 
«علیرضا افتخاری» در پیامی به این مناسبت نوشته است: «از صمیم قلب شفا و سلامتی حضرت‌عالی را از خداوند متعال خواستارم. تلاش و رنج و مشقت حضرت‌عالی در ارتقای فرهنگ این کشور از دیده‌ی ملت ایران علی‌الخصوص این بنده‌ی کمترین پوشیده نیست.»
 
«علی بوستان» -نوازنده و عضو گروه هم‌آوایان- نیز نوشته است: «شجریان که واژه‌ی «استاد» وزنش را از او وام می‌گیرد، یگانه یکه‌تاری است که نه یک ملت، بلکه یک فرهنگ مدیون اوست... تصویر او برای ما -نسلی که با او عاشق شدیم، با او گریستیم، با او باور کردیم و با او زیستیم- ستون ستبری است که نشیب و غبار روزگار را توان کوچک‌ترین گزندی بر او نیست...»
 
«حسین پرنیا» هم در اینستاگرام خود نوشته است: «استاد شجریان فقط یک خواننده‌ی تأثیرگذار در آواز موسیقی ایران نیست. بلکه گویاترین تاریخ موسیقی ایران شده‌اند و ارزش او به خاطر فرهنگ معاصر موسیقی است که به بودن موسیقی ایرانی هویت ملی و به هنرمند موسیقی ایران ارزش هنری، فکری بخشیده است.»
 
«پرویز پرستویی» نیز با انتشار عکسی همراه با استاد آوازخوان نوشته است: «یادمان باشد نوای «ربنا»ی استاد سال‌ها همدم لحظات ناب و روحانی ملت ایران بوده و حالا نوبت ماست که همه با هم برای سلامتی ایشان دست به دعا ببریم.»
 
«یغما گلرویی» نوشته است: «این مرد راوی دوران است. او رازهای مگو دارد. حلاج حنجره‌اش میل آوازهای مگو دارد. خیام در نفس‌اش خفته، حافظ به حافظه بنهفته. صدها ترنم طوفانی با سازهای مگو دارد.»
 
در ادامه‌ی این واکنش‌ها، «مهناز افشار» -بازیگر- هم در صفحه توئیتر خود نوشت: «سلامتی شما بی‌همتا، نیاز یک ایران است.»
 
«رضا صادقی» -خواننده‌ی پاپ- هم به این مسأله واکنش نشان داد و نوشت: «وقتی که به اصالت‌ات فکر می‌کنی، حس غرور داری و این حس غرور با خیلی از آدم‌ها چندبرابر میشه؛ ستون‌های تخت‌جمشید شکوه اصالت ما ایرانی‌ها رو به رخ جهان می‌کشه؛ اما حرف من الان از یک ستون تخت‌جمشیدی هست که شکوه صدای قلب اصیل مردمش بوده و هست. کسی که روزه‌های ما دلنشین‌تر می‌شد، وقتی با صداش می‌رفتیم به ضیافت افطار و با تصنیف‌هاش همراه بودیم تا ضیافت عاشقی. همه این جمله‌ها برای بزرگ‌مردی چون عالیجناب استاد محمدرضا شجریان اندک هستند و مگه می‌شه توصیف کرد صدای دریا رو. بیایم همه با هم یک‌دل و با صدای سبز مردمی دعاگوی سلامتی این ستون تخت‌جمشید فرهنگ ایران باشیم. عالیجناب: تمام ما و تمام ایران سراپا دعا خواهیم بود برای سلامتی و لبخند همیشگی شما.»
 
«ستاره اسکندری» هم نوشته است: «از دعاى شما عیدهایمان معنا پیدا مى‌کند هنوز... با شما حافظ و خیام و سعدى بیشتر و عمیق‌تر بر جان‌مان مى‌نشیند. با «ربنا»ى شما ماه رمضان را پیشواز مى‌رویم. با شما مى‌آموزیم که جهان را عاشق کنیم که تفنگ خشونت زمین بگذاریم. استاد مسلم آواز ایران‌زمین، به مهمان پانزده‌ساله‌تان بگویید برود... برود... برود.»
 
سید احمد خمینی فرزند سید حسن در پیام اینستاگرامی خود برای این موسیقیدان نامی کشور آرزوی سلامتی کرد. خمینی جوان نوشت: «خدایا نگه دارش از قهر و کین/ سیاووش آواز ایران‌زمین»

محمدرضا شجریان: تاوان پافشاری روی اصولم را دادم

یکی از نکاتی که استاد شجریان به آن اشاره کرده است، اصولی است که هرگز از آن کوتاه نیامده: «من در تمام سال هایی که آواز خواندم و در زمینه موسیقی فعالیت کردم، دیدگاه مخصوص به خودم را داشتم، در واقع همواره دغدغه‌هایی داشته‌ام که آنها را بازتاب داده‌ام، چه زمانی که می خواستم اثری را اجرا کنم و چه در گفته‌ها و اظهارنظرهایم. ببینید مسایلی وجود دارد که باید آنان را فراتر از «هنر» مورد بررسی قرار داد، آن چیزی که همیشه برایم اهمیت داشته، این بوده که با «مردم» صادق باشم و کار هنری‌ام هم در این سمت و سو قرار گیرد تا بتوانم اعتماد آنان را جلب کنم.

 کشور ما در مقاطع مختلف ـ از قبل از انقلاب گرفته تا بعد از آن ـ درگیر مسایل متفاوتی شده است و من سعی کرده‌ام در این اتفاقات صرف‌نظر از هر نوع مصلحت‌اندیشی و منفعت‌طلبی، جانب حق را بگیرم، چون فکر می‌کنم همیشه «حق» با مردم است. اصرارم روی این موضوع بوده که حالا در طولانی مدت برای من تبدیل به یک سرمایه معنوی و اجتماعی شده است.»

او گفته که هنر باید در خدمت انسانیت قرار گیرد و همیشه خواسته دغدغه‌های مردم ـ لااقل بخشی از آن ـ را در آثارش بازتاب دهد: «تنها مساله‌ای که برایم اهمیت داشته، همراهی با آنان بوده است.» و «البته که همراهی با مردم همیشه هزینه داشته است، اما من کاری را از روی مصلحت و منفعت انجام نمی دهم که منتظر فایده‌ای باشم. در بسیاری از مواقع هم با علم به اینکه این ماجرا می‌تواند برایم مشکلاتی را به وجود بیاورد، انجامش داده‌ام. هیچ وقت چه در کار هنری و چه در رفتارهای اجتماعی‌ام، «علتی» باعث نشده است تا کاری برخلاف آنچه دوست دارم و فکر می‌کنم رفتار درستی است ـ همراهی با مردم ـ انجام دهم. اگر بخواهم به شکل ساده‌ای این مساله را توضیح دهم، باید بگویم که همیشه دلم خواسته همانی باشم که خودم دوست دارم و از آن رضایت دارم. شاید می توانم بگویم خیلی وقت‌ها درباره خیلی مسایل «ریاضت» کشیده‌ام تا از اصولم کوتاه نیایم و به هر روی جامعه، متوجه این ماجرا شده است. به همین خاطر است که حالا به نظر می‌رسد به من «اعتماد» دارد. علت این ماجرا به خاطر همین واکنش‌ها و رفتارهای یاست که شاید خیلی‌های دیگر آن را انجام نمی‌دادند.»

او همچنین درباره محرومیتش از برگزاری کنسرت و فعالیت هنری طی سال‌های اخیر اظهار داشته است: «من از این مساله خوشحال نیستم، اما اینکه روی اصولم و آن چیزی که فکر می‌کردم، درست است، پافشاری کرده‌ام مساله‌ای نیست که حتی با این قیمت از آن ناراضی باشم، چون همان‌طور که گفتم، حالا می‌بینم همین ماجرا برای من تبدیل به یک سرمایه اجتماعی بزرگ شده است، هرچند تاوانش را هم داده‌ام.»

وی همچنین گفته رئیس‌جمهور و وزیر ارشاد مخالفت ممنوعیت او از کار هستند اما «گروه‌هایی هستند که با اسم‌های مطرح مشکل دارند. برای خودشان خبرگزاری و روزنامه و رسانه هم دارند. علت این که مشکل‌شان با من چیست را نمی‌دانم، همان‌طور که نمی‌دانم چرا تا این اندازه کینه‌توزانه رفتار می‌کنند. چیزی که در این میان مشخص است، اینکه این آدم‌ها نه من را از نزدیک دید‌ه‌اند و نه چیزی از هنر من می‌دانند. هیچ!‌ فقط کارشان این است که یک آدمی را نفی کنند این مایه تاسف است که کسانی با هنر هیچ سر آشتی‌ای ندارند اما راهی جز آشتی با هنر وجود ندارد.»

استاد شجریان در پاسخ به این پرسش که آیا امیدی به حل این مشکل دارد یا نه نیز گفته:‌«نمی‌دانم اما آدم‌ها ممکن است روزگاری متوجه این ماجرا بشوند که اشتباه کرده‌اند و از اشتباه خودشان برگردند. در این صورت است که امید می‌تواند وجود داشته باشد وگرنه کسی که فکر می‌کند دارد کاری را درست انجام می‌دهد، هیچ‌وقت رویه‌اش را عوض نمی‌کند. این امیدی که شما از آن حرف می‌زنید، بستگی به افرادی دارد که صاحب اختیار هستند و می‌توانند دستور دهند. به هر حال درست یا غلط بودن تصمیمات را همیشه تاریخ قضاوت خواهد کرد.»

رعایت مساله کپی‌رایت و مشکلاتی که تلویزیون برای شجریان و سایر هنرمندان در این زمینه ایجاد کرده است دیگر موضوعی‌است که در این گفت‌وگو مورد اشاره قرار گرفته است: «هیچ کس از رادیو و تلویزیون گرفته تا سایت‌ها و غیره حق ندارد، هنر را به نفع خودش مصادره کند. حقوق مولف و مصنف باید درست شود. ما سال‌هاست که داریم در این خصوص حرف می‌زنیم و درباره این مساله گلایه کرده‌ایم و شکایت، ما گفتیم و گفتیم، اما هیچ کس رعایت نمی‌کند، حتی قضاتی که باید در این خصوص تصمیمی بگیرند هم آگاهی‌ای در این باره ندارند. هنرمند که به تنهایی نمی‌تواند کاری از پیش ببرد، این دولت است که بایستی پیگیر قوانین مملکتی باشد. کپی‌رایت باید قانون جاری کشور باشد و به آن عمل شود و کسی که عدول می‌کند باید مجازات شود. در هیچ کجای دنیا با اثر هنری به این شکل برخورد نمی‌کنند. شما کدام رادیو و تلویزیون در جهان را می‌بینید که تمام شبانه روز آثار هنرمندانش را پخش کند و هیچ حقی برایشان قایل نباشد؟ اما اینجا قانون رعایت نمی‌شود و هر کسی مطابق با حال و هوای آن روزش تصمیم می‌گیرد و کاری می‌کند و تمام این کاسه‌ کوزه‌ها سر هنرمندان شکسته می‌شود.»

او همچنین گفته که تمام جبهه‌گیری‌ها علیه او از زمانی شروع شد که به پخش صدایش از تلویزیون معترض شد: «در رسانه‌های‌شان هر چه خواستند نوشتند. حتی رییس صدا و سیما هم حرف‌های زیادی زد، در حالی که اینها هیچ کدام نه سر پیاز هستند نه ته پیاز. متاسفانه این کینه‌توزی‌ها و این پیش‌داوری‌های غلط در کشور ما فراوان است و شما جایگاهی ندارید که شکایت کنید و قانون از شما دفاع کند.»

استاد شجریان گفته که یک بار پیرامون این قضیه، شکایت قضایی هم کرده است و دادگاه هم به نفع او رای داده اما باز هم به جایی نرسیده است: «ببینید مساله اینجاست که اختیارات قانونی گاهی نامشخص است و هر کسی می‌تواند هر تصمیمی که دلش می‌خواهد بگیرد. مثلا می‌گویند در این شهر نباید موسیقی اجرا شود؟ چرا؟ همان برنامه در شهر کناری اجرا شده است، مجوز شعر دارد، مجوز موسیقی دارد، تمام هنرمندانش بارها استعلام شده‌اند، اما نمی‌تواند در یک شهر اجرا شود.»

موسیقی زنان دیگر موضوعی است که استاد شجریان به آن اشاره کرده است: «یا می‌گویند نوازنده زن نباید روی صحنه باشد. صدای ساز که دیگر آواز زن نیست که محدودیت شرعی برایش قایل شد. چه مشکلی با زن دارید اصلا؟ صدای کمانچه یک مرد چه فرقی با کمانچه یک زن دارد؟ چرا نمی‌خواهید خانم‌ها را جدی بگیرید؟ باید بعضی چیزها مشخص شود. این که موسیقی در کشور ما حرام است یا حلال؟ اینکه زن حق کار موسیقی دارد یا ندارد؟ کار یک هنرمند همین است. سال‌ها درس خوانده است و سال‌ها وقت گذاشته تا در یک گروه ساز بزند، وقتی شما مانع اجرای او می‌شوید درآمدش از کجا باید باشد؟ از کجا باید زندگی‌اش را بگذارند؟ اصلا چه دلیل و منطقی پشت این ماجرا هست؟»

پسر شجریان برای همدردی موهایش را زد +عکس

رایان پسر محمدرضا شجریان بعد از انتشار تصویر پدرش که به دلیل بیماری موهای خود را تراشیده برای همدردی با او موهای خود را زد و عکسی دو نفره در کنار پدرش منتشر کرد.

 


منبع:جام جم