تابلوی اول از وجود یک رستوران خبر میدهد. تابلوی دوم مکان یک باجه پست را نشان میدهد و تابلوی سوم میگوید که در اینجا یک جایگاه سوخترسانی است. البته این اطلاعات به زبان نوشتاری بیان نشده است. چرا که امروزه با وجود صد زبان و 5 هزار گویش، نمیتوان برای معرفی مراکز و مکانهای مختلف از زبان نوشتاری استفاده کرد. بلکه این زبان تصویری است که با ساخت علائم و نشانهها در هواپیماها، جادهها و هتلها، پیامها را سریعتر انتقال میدهد.البته نباید تصور کرد که زبان تصویری یا به عبارت دیگر ارتباط تصویری، تنها به ساخت علائم و سمبلهای تصویری میپردازد بلکه هنر ارتباط تصویری حیطه بسیار وسیعی را در برمیگیرد که از آن جمله میتوان به نوشتن زیبای کلمات، رسم منحنی و نمونههای آماری، تهیه آگهی مطبوعاتی و پوستر، صفحهآرایی و دهها مورد دیگر اشاره کرد. ادامه مطلب ...
جمعآوری و نگهداری آثار و اشیا در مجموعهها و موزهها سابقه دیرینه دارند. لیکن نگرش صحیح امروزی به موزه جایگاه آن را از محل نگهداری و تماشای اشیا به محلی با مشخصات یک مرکز پژوهش و آموزش و یک مرکز فرهنگی برای گذران مطلوب اوقات فراغت با رهآوردهای علمی و تربیتی سوق داده است.در این نگرش موزه، مؤسسهای علمی فرهنگی است که تأمل و اندیشه و پژوهش مستقیم بر روی آثار گوناگون – از آثار طبیعی آفرینش و خلقت گرفته تا دستاوردهای فرهنگ و تمدن و هنر انسان – را میسر میسازد و متخصصان و بازدیدکنندگان عمومی را با هنر و اندیشه، صنعت و پیشه و امور اجتماعی و اقتصادی و شئون گوناگون زندگی دیروز و امروز آشنا و مأنوس میسازد.موزه به عنوان یک مؤسسه علمی ـ فرهنگی، نیازمند کارشناسان علاقهمندی است که با کسب دانش وآگاهیهای علمی، و نگرش صحیح نسبت به موزه و جایگاه اجتماعی و آموزشی آن، بتوانند موزهها را در راه توسعه و رشد فرهنگی، تربیتی و علمی کشور هدایت نمایند.امروزه حدود 100 موزه در کشورمان وجود دارد که آثار، اشیاء، اسناد ومدارک قابل توجهی در زمینههای متنوع باستانشناسی، مردمشناسی، هنرهای سنتی، اسناد و مدارک ، کتب ونسخ خطی، تاریخ طبیعی، زمینشناسی، گیاهشناسی، پست و مخابرات، جواهرات و سکهها… دارند؛ علاوه بر توسعه کمی و کیفی موزههای فعلی، ایجاد موزه در زمینههای دیگر، چون هنر و معماری، علوم و فنون مورد نیاز است. فارغالتحصیلان دوره کارشناسی موزهداری میتوانند با کسب دانش و مهارتهای نظری و عملی و آشنایی با امور اداری و فنی موزهداری، در موزههای گوناگون عهدهدار مطالعه و حفاظت فنی از آثار و اشیای موزهای باشند و امور مربوط به موزهداری را از ثبت و ضبط آثار در دفاتر، تهیه اسناد و مدارک لازم تا مطالعه مستقیم روی آثار و اشیا انجام دهند.
کاردانی هنرهای تجسمی دارای سه شاخه نقاشی، گرافیک و نقاشی ایرانی (مینیاتور) است و هدف آن تربیت افرادی است که ضمن آشنایی با اصول مقدماتی و پایه هنرهای یاد شده، بتوانند استعداد جوانان کشور را در هنرهای تجسمی تشخیص داده و پرورش دهند. این دسته از فارغالتحصیلان میتوانند در کادر هنری واحدهای وابسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا هر واحد هنری دیگر فعالیت کنند.
درسهای این رشته در طول تحصیل : دروس مشترک در هر سه شاخه: هندسه مناظر و مرایا ، مبانی هنرهای تجسمی، کارگاه طراحی پایه، خوشنویسی، هنر در تمدن اسلامی، سیر هنر در تاریخ، مبانی و اصول رسانه و تحقیق، آموزش هنر در مدارس، ادبیات فارسی. دروس تخصصی شاخه نقاشی ایرانی (مینیاتور): کارگاه نقاشی ایرانی، آشنائی با اصول مقدماتی حجم، کارورزی، رساله و پروژه نهائی. دروس تخصصی شاخه نقاشی: کارگاه نقاشی ، آشنائی با اصول مقدماتی حجم، کارورزی، رساله و پروژه نهائی. دروس تخصصی شاخه گرافیک: کارگاه عکاسی، خوشنویسی و طراحی حروف، کارورزی، رساله و پروژه نهائی
عدهای معتقدند که “مخرب ارتباط” خاموش کننده تخیل و تلف کننده وقت است؛ چیزی که مانع از رشد شخصیت میشود و عدهای آن را یک وسیله ارتباطجمعی قوی، سریع و پرگیرنده، سرگرمی مناسب برای اوقات فراغت، تمایل به کسب تجربهای عمیق در مسائل مختلف و راهی برای افزایش دانش و عضویت در خانواده جهانی میدانند.سخن از تلویزیون، اعجوبه قرن بیستم است و دیدگاههای متفاوت و متناقضی که نسبت به آن وجود دارد؛ دیدگاههایی که هر یک از جنبهای درست هستند. زیرا این رسانه میتواند از یک سو اعتیادی مخرب و از سوی دیگر شیوهای نوین و فراگیر برای آموزش و اطلاعرسانی باشد. در واقع این گردانندگان و برنامهسازان آن هستند که سمت و سویش را تعیین میکنند. از همینرو تربیت و آموزش برنامهسازان و متخصصان این رسانه اهمیت بسیاری دارد؛ بویژه در کشور ما که این رسانه بسیار فراگیر است و اوقات فراغت قشر عظیمی از نیروی جوان کشور ما را به خود اختصاص میدهد. به همین دلیل هر ساله دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از طریق آزمون سراسری عدهای از داوطلبان علاقهمند را برای تحصیل در این دانشکده گزینش میکند. گفتنی است که دانشکده صدا و سیما تا سال گذشته دانشجویان خود را در رشته “تولید سیما” میپذیرفت، اما از آزمون سراسری سال 1383 دانشجویان در دو رشته جدید “کارشناسی تلویزیون و هنرهای دیجیتالی” و “کارگردانی تلویزیون” پذیرفته میشوند.رشتهکارشناسی تلویزیونی و هنرهای دیجیتالی دارای دو گرایش گرافیک رایانهای و انیمیشن رایانهای است. گرایش گرافیک رایانهای: گرافیک یک هنر کاربردی است که به تبلیغ، ارائه، اشاعه و بیان تصویری کالاهای تبلیغاتی و فرهنگی میپردازد. دانشجوی گرافیک رایانهای در صدا و سیما طراحی صحنه، دکور، لباس، تیتراژ و موارد مشابه برای برنامههای تلویزیونی را آموزش میبیند. برای مثال اعلام وضعیت هوا در شبکه خبر به صورت گرافیکی انجام میگیرد یا زیرنویس، حاشیه و تیتراژ در هر برنامهای که وجود دارد، به گرافیک رایانهای مربوط میشود. در واقع کارشناس گرافیک رایانهای فرد خلاق و هنرمندی است که در کنار کارگردان مینشیند و ذهنیت کارگردان را پیاده میکند و درباره رنگ، شکل و دکور نظر میدهد تا مخاطب با یک برنامه تلویزیونی ارتباط بهتری برقرار کند.
“آهای! سلام. با شماها هستم!”این عبارت ساده که عنوان یک نمایشنامه آمریکایی اثر “ویلیام سارویان” میباشد، علت وجودی تئاتر را توجیه میکند. چرا که تئاتر توسط افرادی در جهان آفریده شده که نمیتوانند در مقابل نیاز به سلام گفتن مقاومت کنند.آنچه خواندید بخشی از سخنان “ریچارد برتن” بازیگر بزرگ تئاتر و سینمای کشور انگلستان، در معرفی ماهیت هنر تئاتر است. هنری که امروزه ضرورت حفظ و حراست از آن بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. چرا که در قرن بیست و یکم ایجاد ارتباط، مهمترین عامل در زندگی است و تئاتر که مجموعهای از تمام هنرهای بشری از جمله نقاشی، موسیقی، شعر و ادبیات است؛ ژرفترین راه برای برقراری ارتباط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی با دیگری است. به همین دلیل امروزه ما کمتر جامعهای را در دنیا میتوانیم تصور کنیم که دارای شکلی از هنر نمایش نباشد.البته برای رسیدن به یک تئاتر واقعی که بتواند وسیلهای برای ارتباط باشد، باید از آموختههای دیگران بهره گرفت و سپس خود آفرید؛ یعنی یک تئاتر خوب بیش از وسایل تکنیکی وامکانات، نیازمند دانش تئاتر است. چون وقتی دانش تئاتر محور کار باشد، خلاقیتهای هنری و فنی، جای خالی بسیاری از عوامل دیگر را جبران میکند و چه بسا عامل ابداع نیز میگردد. ولی یک هنرمند بدون شعور تئاتری اگر تمام امکانات نمایشی را نیز در اختیار داشته باشد، باز یک پایش لنگ است.از همینرو امروزه رشته نمایش به عنوان یکی از رشتههای مهم هنری در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تدریس میشود این رشته در مقطع کارشناسی دارای 5 گرایش ادبیات نمایشی، کارگردانی، بازیگری، صحنهآرایی و نمایش عروسکی است. گرایش ادبیات نمایشی: هر متن نمایش علاوه بر هدفی که متن به خاطر دستیافتن به آن به رشته تحریر درمیآید، متکی و پایدار بر سه عامل اساسی شخص بازیگر، عمل و بیان است که در ترکیب با یکدیگر نمایشنامه را ایجاد میکند. در گرایش نمایشنامهنویسی، دانشجو میآموزد که چگونه یک نمایشنامه را برای اجرا بر روی صحنه بنویسد؛ یعنی چگونه خود را جای یک یک افراد نمایش گذاشته و شخصیت آنها را به درستی خلق کند و با ایجاد گرههای نمایشی و بازکردن آنها، نمایش را از اول تا آخر به جلو ببرد.