mashhadartexam

مهندس مسعود حَکمی Masoud Hakami

mashhadartexam

مهندس مسعود حَکمی Masoud Hakami

گزارشی از تمرین نمایش «ننه دلاور و فرزندانش»+تصاویر

امیر دژاکام نویسنده و کارگردان تئاتر بعد از نزدیک به ۴ سال دوری از کارگردانی این روزها مشغول تمرین نمایش «ننه دلاور و فرزندانش» است که از آثار شناخته شده برتولت برشت محسوب می شود و قرار است از ۸ فروردین ماه ساعت ۱۹:۳۰ اجرای عمومی خود را در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر آغاز کند.

نمایشنامه «ننه دلاور و فرزندانش» را می‌توان در کنار «زندگی گالیله» و «دایره‌ گچی قفقازی» از معروفترین نمایشنامه‌های شاعر، نمایشنامه نویس و متفکر بزرگ آلمانی برتولت برشت به حساب آورد. نمایشی که در سال ۱۹۳۹ نوشته شده و برتولت برشت در آن سبک اپیک خود را به تمامی به نمایش گذاشته و قدرت خود را در روایت یک داستان حماسی به رخ بیننده کشیده است.

 

روایت تراژیک زندگی زنی طماع و در عین حال بیچاره

 

این اثر را از معروفترین نمایشنامه‌های ضد نازیسم و فاشیسم برشت می‌دانند هر چند که قصه به چند قرن قبل تر و زمان جنگ‌های ۳۰ ساله ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸ باز می‌گردد. ننه دلاور قصه سرگذشت زنی به نام آنا فیرلینگ که ننه دلاور نامیده می‌شود، است. ننه دلاور زنی طماع و مکار و حیله گر است که سعی می‌کند در طول جنگ از اوضاع نابسامان حداکثر استفاده را کرده و منفعت مالی کسب کند. او دارای سه فرزند به نام های سوئیسی، آیلیف و کاترین کر و لال است. ننه دلاور همه تلاشش را می کند که در طول جنگ بی طرف باشد و تنها به کسب و کارش بپردازد اما در نهایت همه فرزندانش را از دست می دهد.

این نمایشنامه یکی از آثار سبک اپیک (حماسی - روایی) برشت است که وی این سبک را در مقابل شیوه روایت ارسطویی ابداع و معرفی کرد. در این شیوه روایت با استفاده از ترفندهای مختلف و به یاری شیوه فاصله گذاری تلاش می شود مخاطب به جای اینکه درگیر احساسات نمایش شود فرصت اندیشیدن و تعقل پیدا کند. برشت با استفاده از ساختار روایی سعی در این دارد که مخاطب صرفا نظاره گر باشد و به جزیی از نمایش و قصه‌ها و احساسات آن تبدیل نشود.

برشت همواره نگاهی منفی به جنگ دارد و آن را حاصل زیاده‌خواهی و فرصت‌طلبی انسان‌ها می‌داند. در این نمایش وی فرصت‌طلبی را از چشم ننه دلاور به بییننده منتقل می‌کند، اما در هیچ کجای نمایش اجازه نمی‌دهد که تماشاگر همه نفرت خود را متوجه ننه دلاور کند. ننه دلاور همان گونه که در فکر استفاده از شرایط جنگ است، فرزندان خود را نیز در جریان آن از دست می‌دهد. نمایش به گونه‌ای نوشته شده که در پایان، این جنگ است که مورد نفرت و انزجار تماشاگر قرار می‌گیرد نه رفتارهای ننه دلاور.

در بعد از ظهر یکی از روزهای آخر اسفند ماه برای گرفتن گزارش تمرین از این اثر نمایشی به تئاتر شهر می روم. گروه نمایش روزهای پایانی تمرین را سپری می کنند و با گریم و لباس در تالار چهارسو مشغول آماده سازی کار هستند. زمانی که به تالار چهارسو می رسم بازیگران از چند دقیقه قبل در سالن مستقر شده اند و مشغول گرفتن یکی از صحنه های نمایش هستند.

امیر دژاکام روی یکی از صندلی های تالار نشسته و در حال نظاره کردن تمرین صحنه مورد نظر و راهنمایی دادن به بازیگران است. مه لقا باقری بازیگر جوان و البته با تجربه تئاتر در این نمایش در نقش ننه دلاور ایفای نقش می کند. امیر کربلایی زاده نیز که این روزها به واسطه اجرای استندآپ کمدی در برنامه «خندوانه» و بازی در سریال «قرعه» نزد مخاطبان عام تر بیشتر شناخته شده است نقش قاضی عسگر را در نمایش ایفا می کند.

 

تلاش «کفتار خونخوار میدان جنگ» برای حفظ بقا

 

در صحنه ای از تمرین قاضی عسگر، ننه دلاور را در حضور آشپز با بازی علی محمد رادمنش، «کفتار خونخوار میدان جنگ» می نامد. این جمله در طول داستان به شیوه های مختلف به ذهن مخاطب سرازیر می شود اما با موقعیت طنازانه ای که کارگردان در این صحنه خلق کرده بار منفی این جمله کمتر به چشم می آید و با فاصله گذاری ایجاد شده مخاطب درک بهتری از وضعیت این زن و تلاشش برای حفظ بقا پیدا می کند.

نگاه دژاکام به این اثر نمایشی برخلاف اکثر آثاری که از روی «ننه دلاور و فرزندانش» به صحنه رفته اند نگاهی تراژدی - کمدی است. وی تلاش کرده در اجرای این نمایشنامه شناخته شده جنبه هایی از متن را بیرون بکشد که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به این نگاه، امیر کربلایی زاده نیز در این نمایش بار طنز داستان را بر دوش دارد و علاوه بر طنز کلامی، موقعیت های بامزه ای را در هیات قاضی عسگر نمایش خلق می کند.

در فرصت استراحتی که بین دو صحنه پیش می آید گپ کوتاهی با امیر کربلایی زاده درباره نقشی که در این نمایش برعهده دارد، می زنم. کربلایی زاده با اشاره به نقش قاضی عسگر در این نمایش می گوید: از آنجا که من را به عنوان یک کمدین می شناسند آقای دژاکام برای ایفای نقش قاضی عسگر از من دعوت کرده است. این نمایشنامه تراژدی بزرگی است و اهل هنر به عنوان یکی از نمایشنامه های برجسته با این اثر آشنایی دارند که البته نگاه آقای دژاکام در این اجرا متفاوت است و به شکلی کمدی و نه پارودی به این اثر نگاه کرده است.

وی ادامه می دهد: حضور من نیز در این نمایش در راستای همین نگاه صورت گرفته است. شخصیت قاضی عسگر در نمایشنامه برشت هم کمی طناز است و شخصیتی باری به هر جهت و به اصطلاح حزب باد به حساب می آید که در این نمایش به عمد تلاش شده ویژگی های شخصیتی وی پررنگ تر شود. البته من به دلیل درگیری هایی که در سریال «قرعه» داشتم نتونستم هنوز روی نقش سوار بشوم که امیدوارم در فرصت باقی مانده بتوانم با بازیگران همراه شوم و نقش جذابی را خلق کنم.

کربلایی زاده درباره نوع کمدی کلامی و موقعیتی که در ارایه این نقش خلق کرده، عنوان می کند: من تلاش می کنم با کارگردان هایی کار کنم که به من اجازه می دهند بازی کمدی و خلاقیت های خودم را در نقش ارایه کنم. با آقای دژاکام هم سال هاست کار می کنم و خوشبختانه به من اجازه می دهد که خودم دست به کشف نقش بزنم و بعد خودش شروع به هرس کردن موقعیت هایی که من به عنوان بازیگر ارایه می دهم، می کند تا زمان اجرا که می توان گفت هر دو ما برای نقش مورد نظر به یک تفاهم رسیده ایم.

 

ترکیبی از هنرمندان با تجربه و جوان

 

ترکیب بازیگران نمایش تلفیقی از هنرمندان باتجربه تئاتر و بازیگران جوان و کم تجربه است که برخی از آنها از هنرجویان امیر دژاکام در موسسه فرهنگی هنری «ماهان» هستند. اما با توجه به اینکه دژاکام از چندین ماه قبل با بازیگران جوانش تمرین ها را آغاز کرده در تمرین های نمایش نشانی از کم تجربگی این هنرمندان جوان دیده نمی شود.

علی محمد رادمنش از جمله بازیگرانی است که مخاطبان بیشتر او را در اجراهای خیابانی به عنوان بازیگر و کارگردان به یاد می آورند. او که به تازگی به گروه پیوسته نقش «آشپز» را در این نمایش ایفا می کند. از رادمنش درباره حضورش در این اثر نمایشی می پرسم و او در این باره می گوید: من اولین بار است که با امیر دژاکام کار می کنم اما وی در طی سال های گذشته در جشنواره های مختلف به عنوان داور آثار من بوده و بازی من را دیده است و از این طریق برای بازی در «ننه دلاور و فرزندانش» انتخابم کرده است. البته من کمی دیرتر از بقیه بازیگران به گروه پیوستم و جایگزین بازیگر دیگری شده ام که به دلیل مشغله و مشکلات نتوانست در کار حضور یابد.

وی ادامه می دهد: فضای نمایش به شیوه ای طراحی شده که هم مخاطب خاص آن را دوست دارد و هم مخاطب عام چون نگاه دیگرگونه ای به جنگ دارد. به نظرم زاویه دیدی که دژاکام برای پرداختن به «ننه دلاور و فرزندانش» انتخاب کرده است به زاویه دید خودِ برشت نیز نزدیک تر است. چون نمایش پر از اتفاقات فاصله گذارانه است و مخاطب شاهد انواع کمدی های کلام، حرکت، موقعیت، شخصیت و... در نمایش است و در عین حال انواع لحظات تراژیک را هم شاهد است که بسیار دردناک هستند اما کارگردان در این صحنه ها تلاش کرده با تکنیک هایی درد این فاجعه را در عین نشان دادن، کمتر بکند تا برای مخاطب قابل تامل تر باشد. این نوع کار کردن و فضاسازی به من به عنوان بازیگر انرژی می بخشد.

 

خصلت هایی که در جنگ و صلح نمود می یابد

 

رادمنش درباره نقشی که در اثر بر عهده دارد، می گوید: سرآشپز در این نمایش ۴ حضور دارد که هر ۴ حضورش تاثیر گذار است. هر حضور وی موقعیتی را بر زندگی ننه دلاور و فرزندانش اضافه کرده و یا کاستی را به نمایش می گذارد. کاراکتر سرآشپز بحران زندگی یک فرد را در موقعیت جنگ و صلح به نمایش می گذارد. این فرد در طول جنگ با وجودی که خواسته ها و آرزوهای دیگری دارد به خدمت نیروهای نظامی به عنوان یک آشپز در می آید و گرفتار این وضعیت می شود. آشپز خواسته های معمول یک جوان را دارد اما در پایان او را درحالیکه پیر شده و خانواده اش را از دست داده و به هیچ کدام از خواسته هایش هم نرسیده، می بینیم و شاهد جوانی فنا شده او هستیم.

وی ادامه می دهد: زیبایی نمایشنامه در این است موقعیت جنگ و صلح باعث بروز خصلت های آدم ها می شود. آشپز هم در این نمایش به دور از نگاه هوس بازانه ای که برایش تعریف شده، درد عمیقی دارد. او با اینکه آشپز است و همیشه باید غذا در اختیارش باشد اما همیشه گرسنه و تشنه است. این مفهوم چیزی است که ما همیشه در جنگ ها می بینیم و اینکه نهایتا جنگ ها همیشه ما را فقیر و فقیرتر می کنند و به ما اجازه اندیشیدن نمی دهد. جنگ به کسانی که از بیرون به آن نگاه می کنند اجازه اندیشیدن می دهند نه افرادی که در درون آن هستند چون متاسفانه جنگ به جز درد و فقر و محنت چیزی برای این افراد ندارد.

در روایتی که امیر دژاکام از «ننه دلاور و فرزندانش» ارایه می دهد تلاش شده با ایجاد شیوه های مختلف تکنیک فاصله گذاری مثل استفاده از موسیقی زنده و ترانه هایی که توسط محمد وفایی به فارسی برگردانده شده اند، بیگانه سازی و شکستن توهم نمایشی به تماشاگر فرصت اندیشیدن داده شود. در واقع کارگردان تلاش کرده با ترانه خوانی، جلوگیری از بروز احساسات و هیجانات تماشاگر در نقاط عطف و بحرانی نمایش اثری اپیک را با ترجمه ای متفاوت از ترجمه های پپیشین که توسط دلارا نوشین انجام شده است و در آن اشاراتی به زمان وقوع جنگ ها و اتفاقات فرامتنی می شود، برای اجرا آماده کند.

یکی از صحنه هایی تراژیکی که در آن دژاکام تلاش کرده با افزودن بار طنز به آن از ابراز احساسات مخاطب و درگیر شدنش با اتفاقات روی صحنه جلوگیری کند صحنه مرگ «سوییسی» پسر کوچک ننه دلاور است. در این صحنه به دلیل تعلل ننه دلاور در پرداخت چند سکه بیشتر، ۱۱ گلوله در سینه فرزندش فرو می رود اما کارگردان این صحنه را با طنزی توام با اندوه به نمایش می گذارد و حتی در صحنه ای مرگ پسر جوان را هم به سخره می گیرد.

حسین محب اهری از جمله هنرمندان پیشکسوتی است که سال هاست به عنوان بازیگر و مشاور با دژاکام همکاری دارد. در حالی که بازیگران مشغول تمرین نمایش هستند به سراغ محب اهری می روم که بیرون سالن چهارسو کنار چند بازیگر جوان در راهرو نشسته و منتظر است تا صحنه بازی اش فرا برسد.

محب اهری که روزهای پرکاری را سپری می کند و نوروز امسال با دو نمایش «ننه دلاور و فرزندانش» و « شاهزاده خانم بدترکیب» به کارگردانی مریم کاظمی روی صحنه است درباره تجربه همکاری چندین ساله اش با امیر دژاکام می گوید: این نمایش هشتمین کاری است که با آقای دژاکام کار می کنم. اولین کاری که با وی انجام دادم نمایش «لیلی و مجنون» بود که سال ۸۲ به صحنه رفت. در این نمایش من نقش سروان و ستوان را ایفا می کنم. اولی یک فرمانده نظامی در جنگ اول است و دومی یک ستوان جنگ دوم است.

 

شباهت ننه دلاور به موقعیت زنان در جنگ های امروزی

 

وی درباره رویکردی که کارگردان به نمایشنامه دارد، عنوان می کند: به هرحال هر کارگردانی نگاه ویژه خودش را به یک متن دارد اما جوهره اصلی این تراژدی خیلی تلخ است. برشت از دست دادن سه فرزند یک زن دوره گرد و مصلحت اندیش را در طول جنگ به تصویر می کشد و چه چیزی بدتر از این اتفاق می تواند برای یک مادر رخ دهد. و مگر ملموس تر از این وضعیت هم وجود دارد.

محب اهری در پایان می افزاید: در حال حاضر ما شاهد ننه دلاورهای زیادی در سوریه، عراق، یمن، لبنان، آفریقا و...  هستیم. حتی معتقدم اتفاقاتی که در زمان برشت رخ داده هم‌پای وقایع دردناکی است که امروزه شاهدش هستیم. بشر از ابتدا به دلیل داشتن یک خوی وحشی دست به جنایت می زند. من همیشه در این مواقع یاد سوره ای از قرآن با این مضمون می افتم که «قسم به عصر که انسان ها زیان کارند و در خسران به سر می برند ...» این سوره نشان دهنده وضعیت انسان در طول سال ها در جوامع بشری است.

در حالیکه ساعت از ۲۱ گذشته و عوامل و بازیگران نمایش همچنان سخت مشغول آماده سازی «ننه دلاور و فرزندانش» هستند تا این اثر نمایشی به عنوان مهمان نوروزی مجموعه تئاتر شهر بتواند در ایام نوروز و از ۸ فروردین ماه پذیرای علاقه مندان به هنرهای نمایشی باشد، از گروه خداحافظی کرده و مجموعه تئاتر شهر را ترک می کنم. به هر حال باید منتظر ماند و دید که اجرای تئاتر در ایام تعطیلات نوروزی تا چه اندازه موفقیت آمیز بوده و می تواند مخاطبان را به سالن های تئاتر بکشاند.

مه لقا باقری، امیر کربلایی زاده، حسین محب اهری، مرتضی رستمی، حمید فلاحی، علی محمد رادمنش، حسین شهبازی، هدیه آزاده، ابوالفضل جمشیدی، آزاده نوبهار، محمد رحیمی، محمود صفری، شبنم ابریشمی، لیلا حقانی، مسیح رحمتی، سنا رضایی، صادق ملکی، مجید رسام، حامد پور محمد، عارف عباسی، عاطفه بدیعی، مرثین واثقی، سامان میرحسینی بازیگران «ننه دلاور و فرزندانش» هستند.

این اثر نمایشی از ۸ فروردین ماه ساعت ۱۹:۳۰ در تالار چهارسو میزبان علاقه مندان تئاتر است.

تقسیم‌بندی‌های هنر

تقسیم‌بندی‌های هنر متنوع است؛ یکی از آن‌ها در حالت کلی آثار هنری را به دو دستهٔ هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم می‌کند:

 

هنرهای کاربردی: منظور از هنرهای مفید هنرهایی است که نخست کارکرد و سودمندی آن‌ها اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بوده‌است. مانند: طراحی خودرو، معماری، طراحی صنعتی.

هنرهای زیبا: منظور از هنرهای زیبا هنرهایی است که تنها به دلیل زیبا بودنشان خلق شده‌اند. به عبارتی «نه به خاطر چیزی دیگر، بلکه به خاطر خودشان به وجود آمده‌اند». مانند: نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، رقص

واژه هنر امروزه در زبان فارسی در معنایی متفاوت از گذشته به کار می‌رود و بیشتر منظور از آن اشاره به نتیجه خلق انسان‌ها در زمینه هنرهای زیبا است. معنای این واژه امروز معادلی برای واژه هنرهای زیبا در زبان انگلیسی است. به طور سنتی مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم می‌شوند:

 

موسیقی

هنرهای دستی: مجسمه‌سازی، شیشه گری، و

هنرهای ترسیمی: نقاشی، خطاطی، عکاسی و

ادبیات: شعر، داستان، نمایشنامه، فیلمنامه و نثر

معماری

رقص و حرکات نمایشی

هنرهای نمایشی: سینما، تئاتر و

نمونه دیگر تقسیم‌بندی هفت هنر به ترتیب زمان ایجاد یا توسعه عبارتند از

نقاشی

هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیس‌گری، عکاسی و چاپ)

معماری

ادبیات

موسیقی

تئاتر

سینما  ادامه مطلب ...

ویلیام شکسپیر (1616 - 1564)

ولیام شکسپیر شاعر و نمایشنامه نویس درخشان انگلیس و جهان ، در آوریل 1564 در استراتفورد به دنیا آمد . 
پدرش از صاحب منصبان دیوانی بود که ظاهرا بعدها دچار مشکلات مالی شد. 
به نظر می رسید که پس از اتمام تحصیلات پایه ، شکسپیر برای ادامه تحصیل به دانشگاه آکسفورد یاکمبریج نرفت. 
در دوران جوانی اش افسانه فراوانی است و مدرک معتبر اندک. 
اولین مدرک این دوران مربوط به ازدواج او در سال 1582 است. 
به هر حال بر اساس اسناد موجود ، او در سال 1592 از هنرپیشگان و نمایشنامه نویسان به نام لندن بوده است.


در دوران ملکه الیزابت ، تاتر رونق بسیاری داشت و کمپانی های متعدد تاتر فعال بودند . 
شکسپیر هنرپیشه ، نمایشنامه نویس و سهامدار اصلی کمپانی "مردان لرد چمبرلین" بود . 
این گروه نمایشی در سال 1599 معروف ترین سالن تاتر دوران یعنی گلوب Globe (کره) را بنیان نهاد . 
اما فعالیت های ادبی شکسپیر به نمایشنامه نویسی محدود نمی شد . 
به سال 1593 منظومه اساطیری عاشقانه "ونوس و آدونیس Venus and Adonis" و سال بعد اثر بزرگ تر " تاراج لوکریس The Rape of Lucrese" را به حامی خود اشرافزاده ساوث همپتون اهدا کرد . 
در سال 1597 شکسپیر خانه زیبایی در استرانفورد خرید
  ادامه مطلب ...

آشنایی با رشته ها (نمایش)

“آ‎های! سلام. با شماها هستم!”این عبارت ساده که عنوان یک نمایشنامه آمریکایی اثر “ویلیام سارویان” می‌باشد، علت وجودی تئاتر را توجیه می‌کند. چرا که تئاتر توسط افرادی در جهان آفریده شده که نمی‌توانند در مقابل نیاز به سلام گفتن مقاومت کنند.آنچه خواندید بخشی از سخنان “ریچارد برتن” بازیگر بزرگ تئاتر و سینمای کشور انگلستان، در معرفی ماهیت هنر تئاتر است. هنری که امروزه ضرورت حفظ و حراست از آن بیش از هر زمان دیگر احساس می‌شود. چرا که در قرن بیست و یکم ایجاد ارتباط، مهم‌ترین عامل در زندگی است و تئاتر که مجموعه‌ای از تمام هنرهای بشری از جمله نقاشی، موسیقی، شعر و ادبیات است؛ ژرف‌ترین راه برای برقراری ارتباط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی با دیگری است. به همین دلیل امروزه ما کمتر جامعه‌ای را در دنیا می‌توانیم تصور کنیم که دارای شکلی از هنر نمایش نباشد.البته برای رسیدن به یک تئاتر واقعی که بتواند وسیله‌ای برای ارتباط باشد، باید از آموخته‌های دیگران بهره گرفت و سپس خود آفرید؛ یعنی یک تئاتر خوب بیش از وسایل تکنیکی وامکانات، نیازمند دانش تئاتر است. چون وقتی دانش تئاتر محور کار باشد، خلاقیت‌های هنری و فنی، جای خالی بسیاری از عوامل دیگر را جبران می‌کند و چه بسا عامل ابداع نیز می‌گردد. ولی یک هنرمند بدون شعور تئاتری اگر تمام امکانات نمایشی را نیز در اختیار داشته باشد، باز یک پایش لنگ است.از همین‌رو امروزه رشته نمایش به عنوان یکی از رشته‌های مهم هنری در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی تدریس می‌شود این رشته در مقطع‌ کارشناسی‌ دارای‌ 5 گرایش‌ ادبیات‌ نمایشی‌، کارگردانی‌، بازیگری‌، صحنه‌آرایی‌ و نمایش‌ عروسکی‌ است‌. گرایش‌ ادبیات‌ نمایشی‌: هر متن‌ نمایش‌ علاوه‌ بر هدفی‌ که‌ متن‌ به‌ خاطر دست‌یافتن‌ به‌ آن‌ به‌ رشته‌ تحریر درمی‌آید، متکی‌ و پایدار بر سه‌ عامل‌ اساسی‌ شخص‌ بازیگر، عمل‌ و بیان‌ است‌ که‌ در ترکیب‌ با یکدیگر نمایشنامه‌ را ایجاد می‌کند. در گرایش‌ نمایشنامه‌نویسی‌، دانشجو می‌آموزد که‌ چگونه‌ یک‌ نمایشنامه‌ را برای‌ اجرا بر روی‌ صحنه‌ بنویسد؛ یعنی‌ چگونه‌ خود را جای‌ یک‌ یک‌ افراد نمایش‌ گذاشته‌ و شخصیت‌ آنها را به درستی‌ خلق‌ کند‌ و با ایجاد گره‌های‌ نمایشی‌ و بازکردن‌ آنها، نمایش‌ را از اول‌ تا آخر به‌ جلو ببرد. 

  ادامه مطلب ...

نمایش عروسکی «دختر کدو زری»

t nama 300x200 نمایش عروسکی «دختر کدو زری» به جشنواره عروسکی می‌آید.

محمد اعلمی نویسنده و کارگردان نمایش «دختر کدو زری» درباره اجرای این اثر نمایشی در جشنواره تئاتر عروسکی تهران -مبارک به خبرنگار مهر گفت: در حال آماده سازی این نمایشی عروسکی هستیم و نزدیک به نیمی از کار کامل شده است. در 20 روز باقی مانده نیز اعضای گروه به صورت فشرده در حال تمرین هستند تا نمایش کامل و بدون نقص در جشنواره به صحنه برود. 

ادامه مطلب ...