mashhadartexam

مهندس مسعود حَکمی Masoud Hakami

mashhadartexam

مهندس مسعود حَکمی Masoud Hakami

معرفی دانشگاه هنر

دانشگاه هنر بزرگترین مرکز آموزش عالی رشته های هنری در ایران است . مرحله تأسیس و شکل گیری اولیه دانشگاه به سال 1358 برمی گردد. پس از انقلاب شکوهمند اسلامی به منظور پیشبرد اهداف فرهنگی و هنری جامعه اسلامی و گسترش هنرهای گوناگون به ویژه هنرهای اسلامی ، همچنین تعلیم و تربیت نیروی هنری و فرهنگی مؤمن به فرهنگ اسلامی ، بومی و سنتی و آشنا ساختن این نیروها با فرهنگ کهن ایران ، اسلام و جهان ، ایجاد یک مرکز آموزش عالی هـنر در برنامه وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری قرار گـرفت . به همیـن منـظور در پی ادغـام پنج مؤسـسه آمـوزشی هنـر قبـل از انقـلاب
( دانشگاه فارابی ، دانشکده هنرهای تزئینی ، دانشکده هنرهای دراماتیک ، هنرستان عالی موسیقی و هنرکده موسیقی ملی ) و با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی ، مجتمع دانشگاهی هنر در سال 1358 بوجود آمد، و در سال 1362 بازگشایی و رسماً به فعالیت پرداخت.
با گسترش وتوسعه کمی وکیفی فعالیتهای آموزشی وپژوهشی دانشگاه از جمله ایجاد رشته های متعدد درمقاطع کارشناسی وکارشناسی ارشد ورشد جمعیت دانشجویی این مجتمع بر اساس مصوبه شورای گسـترش آموزش عالی از سال1370به دانشگاه هنر تغییر نام یافت و با چهاردانشکده هنرهای کاربردی ، هنرهای تجسمی ، سینما و تئاتر و پردیس اصفهان فعالیت خود را ادامه داد.
دانشکده موسیقی در سال 1373 و دانشکده معماری و شهرسازی در سال 1380 پس از اخذ مجوز به مجموعه دانشکده های دانشگاه هنر افزوده شدند. دانشکده پردیس اصفهان نیز از سال 1379 بر اساس مصوبه شورای گسترش آموزش عالی از مجموعه دانشگاه هنر منتزع شد.
این دانشگاه در زمینه توسعه تحصیلات تکمیلی نیز گامهایی مؤثر برداشته است که از اهم آنها می توان به برنامه ریزی و برگزاری دوره دکترای پژوهش هنر برای اولین بار در کشور توسط این دانشگاه اشاره کرد

در سال 1336 اداره کل هنرهای زیبای کشور به عنوان اولین سازمان فرهنگی و هنری، مجوز تأسیس اداره‌ی هنرهای دراماتیک را صادر کرد. هنرکده هنرهای دراماتیک در سال 1343 با مجوز وزارت فرهنگ و هنر سابق تأسیس شد. هدف این هنرکده تربیت افرادی بود که در تمامی امور مربوط به نمایش از قبیل نویسندگی، کارگردانی، بازیگری، دکور و صحنه آرایی توانایی داشته باشند. پس از مدتی رشته‌ی سینما و تلویزیون نیز ایجاد شد و در سال 1349 هنرکده به دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک تغییر نام یافت و به فعالیت خود ادامه داد. بعد از انقلاب اسلامی در سال 1358 مجتمع دانشگاهی هنر از ادغام چند مؤسسه آموزش عالی از جمله دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک ایجاد شد. بعد از بازگشایی دانشگاه‌ها در سال 1362 این دانشکده با عنوان دانشکده‌ی سینما و تئاتر به عنوان زیرمجموعه‌ی مجتمع دانشگاهی هنر به فعالیت اداد. هم اکنون دانشکده سینما و تئاتر دارای دو رشته کارشناسی و چهار رشته کارشناسی ارشد است.

کارشناسی و کارشناسی ارشد سینما

کارشناسی نمایش

کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش

کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی

کارشناسی ارشد تصویر متحرک


در پی ادغام مؤسسات آموزش عالی، از جمله هنرستان (1338) و هنرکده موسیقی (1350) و تشکیل مجتمع دانشگاهی هنر، رشته کارشناسی موسیقی در سال 1368 ایجاد شد و زیر نظر دانشکده هنرهای کاربردی به فعالیت پرداخت. پس از موافقت شورای گسترش آموزش عالی در سال 1373 دانشکده‌ی موسیقی به عنوان اولین دانشکده موسیقی در تاریخ ایران با دو رشته کارشناسی موسیقی و موسیقی نظامی ایجاد شد و در پردیس کرج استقرار یافت. از عمده فعالیت‌های آموزشی این دانشکده از سال 1373 تا کنون می‌توان به برنامه ریزی و راه اندازی 3 رشته کارشناسی ارشد و افزودن 2 رشته کارشناسی به مجموعه رشته‌های دانشکده اشاره کرد. در حال حاضر این دانشکده دارای 3 رشته در مقطع کارشناسی و٣رشته در مقطع کارشناسی ارشد است.

کارشناسی و کارشناسی ارشد نوازندگی موسیقی ایرانی

کارشناسی و کارشناسی ارشد نوازندگی موسیقی جهانی

کارشناسی موسیقی نظامی

کارشناسی ارشد آهنگسازی




تاریخچه تاسیس دانشکده معماری و شهرسازی

فعالیت گروه معماری و شهرسازی دانشگاه هنر از سال 1378 با پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی رشته شهرسازی در مجموعه پردیس کرج آغاز شد و پس از اخذ مجوزاز شورای گسترش آموزش عالی در سال 1378 دانشکده معماری و شهرسازی در فضایی به مساحت 2600 متر مربع تاسیس شد و در سال 1379 با پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی رشته معماری فعالیت خود را در دو گروه شهرسازی و معماری گسترش داد . با توسعه دانشکده ، پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد معماری در سال 1383 وکارشناسی ارشد معماری داخلی در سال 1384 آغاز گردید..همچنین در سال 1384رشته شهرسازی به مهندسی شهرسازی ارتقاء یافت ودر ادامه پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی شهری در سال 1386 آغاز گردید. در سال 1389رشته کارشناسی ارشد طراحی شهری ودر سال1391رشته کارشناسی ارشد انرژی و معماری ومدیریت پروژه ساخت اقدام به پذیرش دانشجونمودو در همین سال دوره دکتری تخصصی رشته شهرسازی نیز تاسیس گردید.در حال حاضر این دانشکده با پیشینه 13 سال فعالیت آموزشی و پژوهشی دارای 15 نفر عضو هیات علمی است که از این تعداد ، 2 نفر دانشیار ، 11 نفر استادیار و2 نفر مربی ( شاغل به تحصیل در دوره دکتری ) می باشند.همچنین یک نفر از اعضای هیات علمی گروه شهرسازی با مرتبه استادیاری در سال 1390 به مقام بازنشستگی نائل شدند . این دانشکده دارای 8 کارگاه تخصصی ، سالن اجتماعات و تعداد 13 کلاس درس می باشد. از برنامه های بلند مدت و بنیادی دانشکده معماری و شهرسازی تاسیس دوره دکتری معماری ودکتری تاریخ و مبانی معماری اسلامی، همچنین تاسیس رشته های کارشناسی ارشد معماری منظر ، تکنولوژی معماری ، معماری سبز (پایدار) ، تاریخ و مبانی معماری ایران ، مدیریت و طراحی در بحران ، مهندسی طراحی بیمارستان و در مقطع کارشناسی ، رشته معماری داخلی می باشد.و نیز تاسیس رشته های، مدیریت توسعه شهری ، برنامه ریزی مسکن ، احیای بافت های شهری فرسوده و تاریخی ، آمایش سرزمین در مقطع کارشناسی ارشد می باشد 


مصاحبه با رتبه ی یک کنکور هنر ۹۰

یاسمن فرازان توانسته است  رتبه ی یک کنکور هنر ۹۰ را کسب کند. او متولد ۱۳۷۲ است، در هنرستان در رشته ی گرافیک تحصیل می کرده و یک خواهر کوچکتر از خود دارد، به موسیقی های کلاسیک و محلی علاقه داشته و بازی های رایانه ای نیز یکی دیگر از سرگرمی های او می باشد اما همانطور که خودش می گوید توانسته در طی کنکور تا حد زیادی آن ها را کنار گذاشته و بر روی درس هایش تمرکز کند. او یکی از هدف هایش برای کسب رتبه ی یک را جبران محبت های والدین و اساتیدش بیان می کند.

 

- آیا برای والدینتان مهم بود که رتبه ی یک بیاورید؟

پدر و مادرم تاکید داشتند که کسب رتبه ی برتر چندان مهم نیست ونبایدخود را از نظر روحی درگیر این مسئله کنم. آنها حتی تا رتبه ی ۵۰ را هم برای من رتبه ای عالی می دانستند و بر به دست آوردن رتبه ی اول اصراری نداشتند. البته قبولی در دانشگاه های تهران برای آنها مهم بود ولی بیشتر قبولی من در رشته و دانشگاه مورد علاقه ام برایشان اهمیت داشت.

برای خودتان چطور؟

من تلاشم را برای کسب رتبه ی اول می کردم زیرا می خواستم تلاش و محبت های اساتیدم و خانواده ام را به بهترین نحو جبران کنم و اینگونه از آنها تشکر کرده و باعث سر افرازیشان بشوم. برای همین رتبه ی اول را راه خوبی برای رسیدن به این هدف یافتم.

- غیر از آزمون های سازمان سنجش در آزمون های دیگری هم شرکت داشته اید؟

تنها در آزمون های سنجش و خود آموزشگاه سی رنگ که در میان دانش آموزان اموزشگاه برگزار می شد شرکت می کردم.

با توجه به اینکه شما در همه ی آزمون های سازمان سنجش رتبه یک کسب می کردید، وقتی به شما خبر دادند که رتبه ی یک کنکور هنر را کسب نموده اید چه احساسی داشتید؟

می دانستم که جواب کنکور در اواسط مرداد ماه اعلام می شود و شنیده بودم قبل از اعلام تمامی نتایج رتبه ی نفرات برتر کنکور به صورت تلفنی به آنها خبر داده می شود.به همین دلیل در این ایام بسیار نگران بودم و بعضی اوقات فکر می کردم نتایج این نفرات اعلام شده و من جزو آنها نبودم.اما زمانی که آقای دکتر خدایی با من تماس گرفتند مطمئن شدم نفر اول کنکور هستم.

چند ساعت در هفته درس می خواندید؟

قبل از عید در حدود ۵۰ تا ۶۵ ساعت در هفته درس می خواندم.اما بر خلاف آنچه اساتید و دیگران می گفتند از بعد از عید ساعات درس خواندن من کمتر شد و به ۴۰تا ۵۰ ساعت کاهش یافت. اما حالا که به این اعداد و ساعت ها فکر می کنم کاملا از برنامه ی خودم و میزان درس خواندنم چه قبل ازعید و چه بعد از آن راضی هستم.

- آیا از اول برای رتبه ی یک درس می خواندید و برنامه ریزی کرده بودید؟

حتی در تابستان هم فکر می کردم که می توانم رتبه ی بسیار خوبی در کنکور هنر بدست بیاورم. اما کمتر به خودم اجازه می دادم که تا حد رتبه ی یک تخیل خود را پیش ببرم! ولی با گذر زمان و طی شدن آزمون های متعدد این باور در من ایجاد شد که می توانم حتی رتبه ی یک را هم کسب کنم و دیگر این مسئله برای من یک خیال و آرزوی غیر قابل دستیابی نبود.

- آیا در طول سال حس بریدن از درس را داشته اید؟ در چه مقطعی؟ چگونه با آن کنار آمدید؟

بله، فکر می کنم این اتفاقی است که برای تمام کنکوری ها حداقل یک بار پیش می آید. در ایام عید به مدت یک هفته به خودم استراحت داده بودم و اصلا درس نخواندم. بعد از این استراحت طولانی دوباره درس خواندن کمی برای من مشکل شده بود. اما چون می دانستم هدفی که انتخاب کردم نیاز به تلاش زیادی دارد، دوباره مثل قبل درس خواندم.

آیا تشویق اطرافیان در کسب رتبه ی یک برای شما تاثیر گذار بود؟

بله، به دلیل همین تشویق ها هم بود که من به خودم اعتماد پیدا کردم که می توانم رتبه ی خوبی را از آن خود کنم.

- آیا دوستان و همکلاسی ها به شما روحیه می دادند، با فضای رقابتی آموزشگاه چگونه کنار می آمدید؟

خیلی وقت ها پیش می آمد که از بدست آوردن رتبه ی یک نا امید می شدم یا احساس می کردم که به قدر کافی درس نمی خوانم و می توانند کسانی باشند که از من بیشتر تلاش کرده و رتبه ی بهتری کسب کنند. اما دوستان و اطرافیانم همیشه به من امید می دادند و این را نیز به من گوشزد می کردند که نباید رتبه های خوب سنجش باعث غرور من شده و از تلاشم کم کند .چون خود کنکور هم رقابت است به نظر من درس خواندن در جایی که رقابت واقعا معنا داشته باشد در این یک سال در نتیجه ی کنکور می تواند موثر باشد.

و خدا را شکر در سال گذشته این محیط در آموزشگاه ما وجود داشت و در کنار اینکه هر کس سعی می کرد بهتر یا بهترین باشد برای یکدیگر آرزوی موفقیت داشتیم و داریم.

رشته ی دانشگاهی مورد علاقه؟

گرافیک و طراحی صنعتی، البته به رشته های صنایع دستی و انیمیشن هم علاقمند هستم.

آیا در خانواده کسی را دارید که شغل هنری داشته باشد؟ و یا مرتبط با رشته ی مورد علاقتون باشه؟

پدر من منتقد سینما است و دختر عمه ام در رشته ی گرافیک در هنرستان و نقاشی در دانشگاه هنر و تهران تحصیل کرده است.

- آیا به بازار کار رشته ی مورد علاقتون فکر می کنید؟ یا برای علاقه شخصی دوست دارید آن را ادامه بدهید؟

فقط دنبال علاقه نیستم، چون ریسک بزرگی برای آینده است و البته نمی توان بازارکار این رشته را هم از این سن پیش بینی کرد. مخصوصاًطراحی صنعتی برای یک دختر.

- به نظر شما دانشگاه تا چه حد در موفقیت افراد در آینده تاثیر گذار خواهد بود؟

هستند کسانی که در دانشگاه خوب درس می خوانند اما فرق چندانی با کسی که در یک دانشگاه معمولی درس خوانده اند ندارند و افرادی هم با وجود درس خواندن در دانشگاه های معمولی بسیار موفق شده اند. البته نقش دانشگاه بی تاثیر نیست اما در رشته های هنری که مهم ذوق و خلاقیت و توانایی افراد است نمی توان تنها دانشگاه را موثر دانست.

- آیا در زمان کنکور به کارهای دیگری هم می پرداختید؟

سعی می کردم اوقاتی را هم به سرگرمی و ورزش اختصاص دهم. اما فعالیت جدی یا کلاس متفرقه نداشتم.

آیا به مصاحبه و استفاده از تجربه های رتبه های برتر سال گذشته هم توجهی داشتید؟

در تمام طول سال به دنبال کارنامه، مصاحبه یا حتی اسمی از رتبه های برتر یکی دو سال گذشته بودم اما متاسفانه نتیجه ای نداشت. بعضی اوقات فکر می کردم شاید اگر کارنامه ی یکی از آنها را می دیدم که درصد های خیلی بالایی هم نداشته باشند می تواند تلاشم را در درس خواندن کاهش دهد.

به نظرت رتبه های برتر کنکور چه تفاوتی با سایر افراد دارند؟

شاید مهمترین تفاوت عزم و اراده ی آنها و حفظ روحیه در طول یک سال کنکور باشد و اینکه به خودشان و دانسته هایشان اعتماد کرده و به توصیه های اطرافیان و مشاوران خود عمل کردند.

تاثیر آموزشگاه را روی موفقیت خودتان چگونه می بینید؟

در مورد گروه های آزمایشی دیگر نمی توانم نظر بدهم. اما می دانم در کنکور هنر به دلیل متنوع بودن دروس و متنوع تر از آن منابع هر درس که اکثراً در میان کتاب های درسی هنرستان هم پیدا نمی شوند، کلاس کنکور می تواند موثر باشد. همچنین در آموزشگاه بر خلاف مدرسه محیط کاملا کنکوری است و هدف همه کنکور است، نه معدل پیش دانشگاهی که تاثیری هم بر نتیجه ی کنکور ندارد. من در آموزشگاه سی رنگ توفیق پیدا کردم از محضر اساتید بزرگی بهره ببرم و از ایشان سپاسگزارم.

به نظر شما مشاور و برنامه ریزی درسی تا چه حد در موفقیت و کسب یک رتبه ی خوب تاثیر گذارمی باشد؟

تا قبل از کنکور هیچ وقت برای کارها و درس هایم برنامه ی مشخصی نداشتم. ولی برنامه ریزی برای کنکور واقعا لازم است که این را آقای نجومیان به من یاد داد. در این ایام کم کم از برنامه های سبک شروع کردم و در آخر به روزی ده،دوازده ساعت درس خواندن در روز رسیدم که هیچ وقت تصورش را نمی کردم. با برنامه است که متوجه می شویم یک کتاب ۴۰۰ صفحه ای را هم می توان راحت در طول یک ماه کامل یاد گرفت.

با توجه به اینکه شما در دو گروه ریاضی و هنر شرکت کردید و در گروه ریاضی هم رتبه ی بالایی کسب نمودید به نظر شما کدام یک سخت تر بوده است؟

در مورد خود کنکور به نظر من در سوالات عمومی ریاضی دو درس واقعا راحت و دو درس تقریبا سخت وجود داشت. اما در سوالات هنر تمام چهار درس عمومی تقریبا سخت بودند. مخصوصا معارف..! شاید دلیل این تفاوت این باشد که طراحان محترم کنکور تصور می کنند کنکور هنر از دیگر کنکورها راحت تر است. حتی هنوز کسانی هستند که خیال می کنند کنکور هنر فقط طراحی است!

اما در مورد درس خواندن در طول سال، به نظرم تنوعی که در دروس هنر وجود دارد در ریاضی کمتر دیده می شود و تمام منابع درسی این کنکور و دیگر گروه های آزمایشی مشخص است در حالی که در کنکور هنر اینگونه نیست..! که این هم از دلایل مشکل تر شدن کنکور هنر می باشد.

اگر بخواهید کنکور هنر را در چند جمله خلاصه کنید، چه چیزی می گویید؟

متنوع بودن دروس اختصاصی آن مشکلی بود که خود من با آن مواجه شدم، اما حالا که به آن فکر می کنم متوجه می شوم شاید غیر از سال کنکور هیچ وقت دیگر درس هایی مثل موسیقی به من آموزش داده نخواهد شد، ولی دانستن مقدماتی از این دروس برای هر هنرمند در هر رشته ای لازم است.

طراحی سوالات کنکور هنر و دروسی که در هنرستان آموزش داده می شود (و یا نمی شود..!) با یکدیگر همپوشی ندارد و انگار این آزمون برای کسانی گذاشته شده که از رشته هایی غیر از رشته های هنرستان می خواهند هنر را ادامه بدهند!

برای کسانی که امسال در کنکور موفق نشدند چه توصیه ای دارید؟

تنها راه موفقیت کنکور نیست شاید باید راه های دیگری را امتحان کنید. کسانی هم هستند که در سال گذشته از تمام توانایی خود استفاده نکردند، نا امید نشدن و تلاش بیشتر برای سال آینده را به آنها توصیه می کنم.

برای کسانی که امسال برای اولین در کنکور هنر شرکت می کنند چطور؟

یکی از توصیه هایم این است که پیش دانشگاهی را به صورت غیر حضوری بخوانند، زیرا معدل آن در کنکور موثر نیست و نشستن در کلاس های پیش دانشگاهی، انجام کارهای عملی آن و… وقت زیادی از یک کنکوری را بیهوده تلف می کند، چون ممکن است در خوش بینانه ترین حالت تنها یک پنجم سوالات کنکور از دروس پیش دانشگاهی طرح شود.

- حرف آخر؟

یک سال شاید به نظر زیاد بیاید، اما وقتی به نتیجه ای که می تواند در آینده ی هر کس داشته باشد فکر کنیم واقعاً بهای اندکی است.

فاطمه محمدی، نفر اول کنکور هنر


فاطمه محمدی، نفر اول کنکور هنر در گفت و گویی متفاوت و صمیمی با خبرگزاری دانشجو در خصوص نگاهش به هنر در ایران و مسیر موفقیتش در کنکور هنر گفت؛ او از نگاهش نسبت به ذاتی یا اکتسابی بودن هنر تا درصدهایش در کنکور و حال و هوایش در آن روز را برایمان تعریف کرد.


«خبرگزاری دانشجو» - چه شد که به سراغ هنر آمدید؟ یک اتفاق بود یا یک پروسه؟ 

محمدی: من حتی دو هفته ای در کلاس پیش ریاضی شرکت کردم، اما وقتی دیدم بعد از کنکور ریاضی با یکسری رشته روبرو می شوم که به آن چه دلم می خواهد، نمی رسم، تصمیم گرفتم که به رشته هنر وارد شوم؛ چون فکر کردم با رفتن به هنر موفق تر خواهم بود.

 

«خبرگزاری دانشجو» - به نظر شما چقدر هنر مقوله آکادمیکی است و اینکه آیا کنکور هنر وسیله خوبی برای سنجیدن استعداد یک نخبه هنری است؟ 

 محمدی: الان هنر در دو شاخه بررسی می شود؛ یکی تئوری و دیگری عملی؛ بخش تئوری هنر بی ارتباط با کنکور نیست؛ مثل تاریخ هنر و خلاقیت تصویری، ولی خب کلاً برای یک هنرمند خوب شدن، لازم نیست که حتماً در کنکور موفق باشی؛ خیلی ها بودند که اصلاً در کنکور موفق نبودند و الان هنرمند خیلی خوبی هستند، ولی کنکور بی ربط نیست؛ چون برای این که هنرمند خوبی باشی باید تاریخ هنر بلد باشی؛ با کنکور هنر یکسری از چیزهای لازم را یاد می گیری که البته مقداری از آن هم به خود آدم و میزان تلاش او ربط دارد.

 «خبرگزاری دانشجو» - نظریه های مختلفی در خصوص عشق به هنر وجود دارد؛ عده ای معتقدند عشق به هنر در خون آدم هاست و یک نبوغ ذاتی است و برخی نیز معتقدند عشق به هنر حاصل یک اتفاق است، در این میان برخی دیگر اعتقاد دارند هنر عرصه وارثان است؛ به نظر شما عشق به هنر چگونه رخ می دهد؟

 محمدی: اولش صد درصد ذاتی است؛ برای هنرمند نامبر وان (Number one ) شدن حتماً باید نبوغ هنری داشت، البته آدم هایی هستند که این نبوغ را دارند، ولی تلاش نمی کنند؛ این در حالی است که برای هنرمند نامبر وان شدن باید تلاش کرد. یک نقاش باید چندین بار نقاشی کند، چندین بوم خراب کند تا نقاش شود، اما به نظر من مرحله جذب شدن به هنر، ذاتی است.

 

«خبرگزاری دانشجو» - پس یعنی خانواده، طبقه اجتماعی و دیگر عوامل در جذب شدن به هنر خیلی مؤثر نیستند؟

محمدی: الان در جامعه شرایط به شکلی هست که افراد می توانند با هنر مواجه شوند و استعداد خود را پیدا کنند و مثل قدیم نیست.

 «خبرگزاری دانشجو» - آدم ها و حتی ملت ها در مورد این که ناب ترین هنر چیست، اتفاق نظر ندارند؟ آلمان ها موسیقی را بهترین می دانند و در دوره مالرو در فرانسه، تئاتر بهترین هنر بود، اما شما ناب ترین هنر را چه می دانید؟

 محمدی: من می گویم ناب ترین هنر موسیقی است، ولی هر کدام از هنرها با شکلی با احساس آدم در ارتباطند.

«خبرگزاری دانشجو» - چرا موسیقی؟

محمدی: چون موسیقی صداست، صدا چیز دیدنی نیست و عنصر تخیل در آن بسیار قوی است. 

«خبرگزاری دانشجو» - یکی از موضوعاتی که همیشه برای من جالب بوده، این است که معنای هنر در ادبیات وزین فارسی و حتی در نگاه فلسفه اسلامی، متفاوت با هنر در معنای فعلی و هنر در سنت کلاسیک یونان و اروپاست؛ علاوه بر این ما مصداق هایی برای هنر اسلامی داشتیم و داریم مثل خطاطی، کاشی کاری و ... نظر شما در خصوص هنر ایرانی- اسلامی چیست؟


محمدی: حق با شماست، مثلاً در عصر سعدی هنر به معنای ادب بوده است، ولی به نظر من هنر اسلامی- ایرانی خیلی مهم است. وقتی اسلام وارد ایران شد - من به معماری اسلامی اشاره می کنم که واقعاً خیلی شاهکار است - با هنر ایران مخلوط شد و هنر اسلامی- ایرانی را پدید آورد؛ برای مثال نگارگری یک هنر اسلامی و واقعاً شاهکار است، در حالی که خود ایرانی ها قدر آن را نمی دانند، ولی هنرشناسان غربی چون شیلا کم بای کتاب های زیادی در خصوص نگارگری ایرانی نوشته اند، اما خودمان خیلی به این هنر توجه نمی کنیم.

 «خبرگزاری دانشجو» - وقتی می گویند هنرمند، اولین تصویری که به ذهن شما می آید چه شخصی است؟

 محمدی: چند شخصیت، سالوا دوردالی، جاکومتی

«خبرگزاری دانشجو» - در ایران چطور؟ مثلاً در خصوص موسیقی که آن را هنر ناب می دانید.

محمدی: من به معاصران اشاره می کنم؛ علیرضا قربانی، سالار عقیلی و ...

«خبرگزاری دانشجو» - برخی صاحب نظران جامعه شناسی هنر معتقدند در ایران رابطه مستقیمی بین دانستن هنر و فرهنگ بالا وجود ندارد؛ یعنی برای اینکه خانواده ای توسط خود و دیگران بافرهنگ تلقی شود، داشتن ارتباط با هنر ضروری نیست؛ برخی از این گزاره نتیجه گیری می کنند که هنر جایگاه ویژه ای در خانواده ایرانی و جامعه ایرانی ندارد. نظر شما چیست؟

 محمدی: من یک چیز بگویم؛ هنری که الان در ایران هست و مردم جامعه می شناسند، یک چیز غربی است و از زمان رضا شاه هم این گونه شده است. در زمان قاجار یک هنر تلفیقی شرقی و غربی وجود داشته است که مردم خیلی با آن ارتباط برقرار می کردند، اما این هنر که از غرب وارد شده است چون فرهنگ غرب با شرق متفاوت است، جای خودش را در جامعه ما پیدا نکرده است. 

 شاید اگر هنر چینی وارد می شد مثل همان عصر سلجوقی خیلی قشنگ تر با هنر ایرانی تلفیق می گشت و چون شرقی بود بهتر می توانست با هنر ایرانی تلفیق شود، ولی الان هنر غربی بسان هجمه ای بزرگ در حال نابودی هنر ایرانی و شرقی است، بنابراین کار ما باید تلفیق هنر باشد.

 «خبرگزاری دانشجو» - مثالی از تلفیق هنر غربی و ایرانی به صورت موفقش در ذهن دارید؟

 محمدی: بله. همین پیکرنگاری درباری که در کاخ ها انجام می شده است. در این روش، چهره اشخاص را به صورت دو بعدی می کشیدند - که این دو بعدی بودن خصلت نقاشی ایرانی است - به طوری که پشت سرش تصویری بود که با هنر پرسپکتیو که یک متد غربی است، کشیده می شد؛ این دو خیلی قشنگ در کنار هم قرار گرفته بودند، ولی در ادامه، این روند آسیب دید و یکی از آدم هایی که نقاشی را خیلی خراب کرد، کمال الملک بود.

 

هر چند همه او را شخصی بزرگ می دانند، ولی او نقاشی ایران را خراب کرد، او به فرانسه و ایتالیا رفته بود تا از آنها نقاشی و پرسپکتیو را یاد بگیرد. او هیچ معلمی نداشت و در موزه لوور، از نقاشی های بزرگ مثل نقاشی های داوینچی کپی می کرد و چون این اصلاً با فرهنگ ما جور در نمی آید خیلی بد است. او  نقاشی هشت قرن پیش اروپا را هم کپی می کرد، در حالی که حداقل باید نقاشی روز اروپا را یاد می گرفت؛ این کار او، باعث تضعیف نقاشی ایرانی شد.

 «خبرگزاری دانشجو» - اگر به جای مسئولان کشور بودید برای گسترش هنر در جامعه چه می کردید؟ و همچنین برای تلفیق هنر که به نظر شما نیاز هنر در جامعه فعلی است، چه اقداماتی انجام می دادید؟

محمدی: از مدرسه ها باید شروع کرد، کاری که معلم های ما در زنگ هنر انجام می دهند واقعاً مسخره است. یک مداد رنگی جلوی بچه می گذارند و می گویند بکش. باید بچه ها آموزش تخصصی ببینند. باید هنر به عرصه آموزش آورده شود.

 «خبرگزاری دانشجو» - شما جایگاه فارغ التحصیلان رشته هنر (منظورم هنرمندان نیست) را در جامعه چگونه می بینید؟

محمدی: خوب کار نمی کنند، هنرمند شدن به این نیست که درس هنر را بخوانی و خودت کار کنی؛ این آدم ها خودشان کار نمی کنند و برای همین هنرمندان موفقی نمی شوند، بعضی ها هم کار می کنند، ولی یکسری فقط مدرک هنر دارند.

 «خبرگزاری دانشجو» - شما از کسی الگو گرفتید که برای هنرمند شدن باید رشته هنر را انتخاب کرد یا خود به این نتیجه رسیدید که راه معقول تری است؟ 

 محمدی: یکسری از بچه های مدرسه بودند که با آنها حرف زدم، ولی من خودم تصمیم گرفتم.

 «خبرگزاری دانشجو» - موفقیت در کنکور هنر نسبت به رشته های دیگر مسیر کمتر شناخته شده تری دارد؛ بیشتر از مسیری که شما را به موفقیت در کنکور رساند، بگویید. زمانی که درس خواندن جدی را شروع کردید، کتاب هایی که خواندید و هر چیز که فکر می کنید، لازم است.

   محمدی: من از مرداد ماه شروع کردم. یکسری تحقیق انجام دادم تا ببینم کدام آموزشگاه بهتر است که به آموزشگاه مدیا رسیدم، آنها خیلی به من کمک کردند، مشاوره داشتیم که بدانیم چه کتاب هایی را بخوانیم و چه کتاب هایی را نخوانیم. کتاب های هنرستان هم خیلی زیاد است. کنکور هنر با کنکورهای دیگر متفاوت است و این گونه نیست که یکسری کتاب مشخص داشته باشند؛ در واقع اصلاً نمی شود همه کتاب ها را خواند؛ چون خیلی زیاد است.  کنکور هنر همانند کارشناسی ارشد منبع آزاد هم دارد و مشخص هم نیست از کدام کتاب می آید. باید مهمترین ها را انتخاب کرد و خواند حالا باید شانست بزند و از منابعی که خواندی سوال بیاید.

 «خبرگزاری دانشجو» - پس شما هم بین یکسری منابع، تعدادی از کتاب ها را خواندید و تعدادی را نه؛ احتمالاً آن کتاب هایی که خواندید خیلی زیاد است، کدام ها را نخواندید؟

محمدی: مثلاً یکی از منابع آزاد تاریخ هنر را نخواندم.

«خبرگزاری دانشجو» - یک جایی گفتید باید شانست بزند و از منابعی که خواندی سوال بیاید؟ پس در واقع شانس شما زد؟

محمدی: والا از چیزهایی که من خوانده بودم، نیامد، ولی یکسری اطلاعات کلی در مورد همه چیز بدست آوردم و با آن اطلاعات کلی به سوالات جواب دادم.

 «خبرگزاری دانشجو» - به نظرتان این شیوه کنکور چه قدر استاندارد است؟

 محمدی: برای استعداد هنری واقعاً هیچی، ولی برای سنجیدن توان آدم‌ها شاید کمی استاندارد باشد، یکسری جاها هست که در کنکور شانس به کمک تو می‌آید؛ از جمله اینکه در روز کنکور حالت بد نشود، آرام باشی، جابه‌جا نزنی، ولی اگر درس بخوانی رتبه پرت نمی‌آوری، شاید یک نشوی، ولی بالای 50 هم نمی‌شوی.

 «خبرگزاری دانشجو» - از درصدهایتان بگویید. خیلی ها دوست دارند بدانند نفر اول کنکور چه درصدهایی داشته است.

 محمدی: ادبیات: 50 درصد، عربی: 76 درصد، دینی: 76 درصد، زبان: 50 درصد، درک عمومی هنر: 64 درصد، ریاضی: 60 درصد، خلاقیت تصویری: 76 درصد، ترسیم: 74 درصد، موسیقی: 30 درصد، نمایش: 26 درصد و خواص: 18 درصد.

«خبرگزاری دانشجو» - آدم‌هایی که به صورت جدی به کنکور هنر فکر می‌کنند با دو مسیر هنرستان و دبیرستان روبرو‌ هستند؛ به نفع‌شان است کدام یک را انتخاب کنند؟

محمدی: من می‌گویم دبیرستان؛ چون در هنرستان جو به شکلی است که بچه‌ها خیلی درس نمی‌خوانند و بیشتر عملی کار می‌کنند، ولی در دبیرستان بچه‌ها درس می‌خوانند و تو مجبوری خود را به آنها برسانی. البته ممکن است مجبور شوی درس‌های اختصاصی را بخوانی که دوست نداری، ولی برای عمومی‌ها مفید است.

 «خبرگزاری دانشجو» - پیشنهاد ویژه شما برای آنها چیست؟

 محمدی: به نظر من اول یک مشاور خوب انتخاب کنند، مشاور خیلی تاثیر دارد؛ چون او می‌داند چگونه این راه باید رفت.

«خبرگزاری دانشجو» - از روز کنکور بگویید؛ خیلی روز پراسترسی بود؟

 محمدی: من اصلاً استرسی نداشتم. فقط در ترافیک مانده بودیم، می‌ترسیدم به جلسه کنکور نرسم. روز کنکور برای من خیلی روز خوبی بود و این خیلی به موفقیتم کمک کرد.

  «خبرگزاری دانشجو»- شما هم آن قدر خسته بودید که بگویید «فقط کنکور بدم که تموم بشه»

 محمدی: بله واقعاً. در دو سه هفته آخر خسته شده بودم. من در ماه آخر خیلی کم درس خواندم. واقعاً آدم خسته می‌شود.

 «خبرگزاری دانشجو» - وقتی خیلی خسته می‌شدید چه چیز باعث می‌شد که دوباره انرژی درس خواندن را بدست آورید؟

 محمدی: یک یا دو روز اصلاً درس نمی‌خواندم؛ چرخی می‌زدم، فیلم می‌دیدم یا پارک می‌رفتم.

 «خبرگزاری دانشجو» - سفر هم رفتید؟

 محمدی: خیلی. در عید فقط دو بار رفتم سفر. من کلاً زندگی عادی داشتم. به خیلی درس خواندن اعتقاد نداشتم. شاید این مورد برای برخی جواب بدهد، اما برای من جواب نمی‌دهد.

 «خبرگزاری دانشجو» - به نظر شما «چند ساعت در روز درس می‌خواندید؟» چه قدر سوال مبهمی است؟

 محمدی: من خیلی کم درس خواندم، ولی کلاس می‌رفتم. از آبان ماه که جدی شروع کردم، روزی چهار ساعت خواندم؛ البته باید کم کم مدت زمان درس خواندن را زیاد کنی و در اسفند باید آن را پایین بیاوری که خسته نشوی؛ من ماکزیمم ساعتی که خواندم هشت ساعت بود، ولی بچه‌هایی هم داشتیم که 16 ساعت در روز درس می‌خواندند و آنها هم رتبه‌شان خوب شد.

«خبرگزاری دانشجو» - پیش‌بینی‌تان در خصوص نتیجه چه بود؟

 محمدی: من می‌دانستم که زیر 10 می‌شوم، مطمئن بودم، ولی فکر نمی‌کردم رتبه یک شوم؛ به دو سه هم فکر می‌کردم، ولی یک اصلاً.

 «خبرگزاری دانشجو» - از حال و هوای شب قدر 19 و 21 که احتمالاً با هم بسیار متفاوت بود، بگویید.

 محمدی: من دوست داشتم اصلاً به کنکور فکر نکنم و بگذارم نتایج بیاید، ولی فاصله کنکور تا اعلام نتایج واقعاً آزاردهنده است.

 «خبرگزاری دانشجو» - اولین کسی که به آن خبر دادید که بود؟

محمدی: مدیر آموزشگاه.

 «خبرگزاری دانشجو» - در کنار تمام عوامل موثر در این موفقیت، پاشنه آشیل موفقیت شما چه بود که اگر نبود شما حتماً رتبه اول کنکور نبودید؟

 محمدی: آرامش صد درصدی روز کنکور.

 «خبرگزاری دانشجو» - خب این آرامش محصول چه بود؟

محمدی: به کنکور و اینکه چه می شود و چه نمی شود، فکر نکنی.

 «خبرگزاری دانشجو» - رتبه اول شدن شما به این معناست که در پروسه درس خواندن اشتباهی مرتکب نشدید؟ 

 محمدی: صد درصد خیر.

 «خبرگزاری دانشجو» - خب از اشتباهاتی که اگر برگردید آن را تکرار نخواهید کرد، بگویید.

 محمدی: از مرداد جدی‌تر شروع می‌کردم و تابستان را هدر نمی‌دادم. عید هم درس می‌خواندم. من عید فقط خوابیدم؛ ما اردو داشتیم صحبت کردم که نروم و فقط برای تست زدن بروم؛ البته صبح‌ها نمی‌رفتم و می‌خوابیدم؛ در اردیبهشت من مدام به خود می‌گفتم وای من چه قدر عقبم و تازه آن موقع کتاب‌هایی را که آنها در عید خوانده بودند، خواندم.

 «خبرگزاری دانشجو» - از دوستان شما رتبه‌های خوب هم بود؟

 محمدی: از بچه های آموزشگاه بله. رتبه های 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 10 و 11 و 19.

 «خبرگزاری دانشجو» - در رشته های دیگر عموماً نخبگان کنکور سنت خاصی دارند؛ ریاضی ها مهندسی برق شریف، تجربی ها پزشکی، انسانی ها حقوق را انتخاب می کنند که البته صد درصدی هم نیست. در هنر هم چنین شرایطی هست؟

محمدی: نه. خب هنر رشته‌های محدودی دارد. گرافیک، سینما و طراحی صنعتی رشته‌های پرطرفداری هستند، ولی هر که رتبه یک شد، نمی‌تواند آنجا برود؛ مثلاً رتبه چهار پارسال امتحان عملی خوب نداد و قبول نشد.

 «خبرگزاری دانشجو» - شما کدام رشته را در دانشگاه انتخاب کردید.

محمدی: طراحی صنعتی دانشگاه تهران.

 «خبرگزاری دانشجو» - خب نسبت تصویری که از آینده دارید با طراحی صنعتی چیست؟

 محمدی: طراحی صنعتی رشته‌ای بسیار گسترده‌ است و الان کل دنیا دست طراحان صنعتی است، از این میز تا قطعات دوربین تا قندان و همه چیز کار طراحان صنعتی است؛ کار مهندسان مکانیک در دهه قبل تمام شده و الان باید به طراحی فکر کرد. الان طراحی از تکنولوژی خیلی مهمتر است. از اول هم با انگیزه طراحی صنعتی وارد شدم، ولی دیدم این قدر باز نبود.

«خبرگزاری دانشجو» - الان شما هم به عنوان رتبه یک باید امتحان عملی بدهید.

محمدی: بله

«خبرگزاری دانشجو» - قبل از انتخاب این رشته اصلاً طراحی کرده بودید؟

محمدی: بله. گهگاهی از دوران راهنمایی این کار را می کردم.

 منبع : www.snn.ir