ویدئوی «محمدرضا شجریان» که ساعاتی بعد از تحویل سال 1395 در شبکههای اجتماعی منتشر شد را تا به حال چند میلیون نفر دیدهاند. لابد ابتدا ظاهر جدید آوازخوان محبوبشان را که دیدهاند، نگران شده و با هراس منتظر دانلود شدن آن فیلم چنددقیقهای و بعد که آن جملات امیدبخش را شنیدهاند، نفسی به آسودگی کشیده و دلشان قرص شده و یک امیدِ دور در دلهایشان جوانه زده که یک بار دیگر، این فرصت را پیدا کنند تا شاهد اجرای برنامهی زندهای از خوانندهی محبوبشان در ایران باشند.
«محمدرضا شجریان» در آن ویدئو با لبخندی که بر لب داشت، از بیماریاش به عنوان دوستی پانزدهساله یاد کرد؛ از آرامشی که این روزها در خارج از کشور دارد گفت و از اینکه خیلی زود به ایران برمیگردد تا فعالیتهای هنریاش را ادامه دهد. حالا میلیونها نفر امیدوارند که این اتفاق هرچه زودتر و در همین سال جدید رخ دهد؛ آن عدهای هم که این آرزو را ندارند، خوب که با خودشان خلوت کنند و یاد یکی از نواهای شجریان بیفتند، یاد یکی از آن غروبهایی که با «ربنا»یش روزههایشان را باز کردند، با بقیه همراه خواهند شد.
این ویدئو فقط دو دقیقه و دو ثانیه بود؛ اما همین دو دقیقه توانست روز اول نوروز -که معمولاً آدمها خیلی هم خودشان را درگیر مسائل گوناگون نمیکنند- اغلب ایرانیان را به واکنش وادارد. جز این هم البته انتظاری نمیرفت.
به همین خاطر در این گزارش، تنها نگاهی اجمالی به بازتابهایی داشتهایم که پس از انتشار آن ویدئو شکل گرفت.
* بهزاد فراهانی: گل سرسبد یک قرن آواز ایران «بهزاد فراهانی» -بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما- از منظری دیگر دربارهی او میگوید و مثل خیلیهای دیگر از ممنوعالکاری «شجریان» ناراحت است: «باید با هر نوع فشاری مخالفت کرد، حتی اگر این فشار و تنگنظری در اندیشههای خودمان باشد. برای همین است که هیج اعمال زوری در فرهنگ پسندیده نیست. چه این فشار دربارهی آقای شجریان باشد و چه دربارهی دختر من یا هر کس دیگری که فعالیت هنری میکند؛ البته آقای شجریان، گل سرسبد یک قرن آواز ایران است و من آرزو میکنم که او سرحال و سرزنده دوباره روی صحنهی کشور خودش ظاهر شود و در این میان اگر گوشی برای شنیدن کلامها و درخواستهای ما باشد، این حرفها را بشنود و هرچه سریعتر فرصت دوبارهای برای زندگی هنری آوازخوان نامدار فراهم آورد.»
* بهرام دبیری: صدای عاطفه و عشق و شعور یک ملت«بهرام دبیری» -نقاش- دربارهی شجریان برای «موسیقی ما» نوشت:
«آن تطاول که کشید از غم هجران بلبل/ تا سراپردهی گل نعرهزنان خواهد شد»
هنرمندان ماندگار، انگشتشمارند. شهرت چیزی است؛ اما محبوبیت چیز دیگری. بسیارند کسانی که معروفاند و محبوب نیستند و در این میان، هنرمندانی که ارزش ملی پیدا میکنند، انگشتشمارترند. لابد زمانه است و پاسخ به ضرورت زمانهای که این اعتبار را میسازد؛ شجریان از این گونه است. بیش از 40 سال مردم ایران، این صدای خوش را شنیدهاند، با آن جرئت کردهاند، با آن گریستهاند، عاشق شدهاند یا تنهایی خود را پر کردهاند. «شجریان» تنها یک صدا نیست. انتخاب اشعاری که او میخواند؛ نشانهی درک ظریف و عمیق یک عاطفهی فرهیخته از فرهنگ ایران است. او ضرورت زمانه را دریافته و اگر بزنگاهی تلخ، مردم را گزیده است؛ او آنجا حاضر بوده است به صراحت.
او شرف هنر و هنرمند را پاس داشته است. بزرگوار و بینیاز؛ دلیر و ماندگار. او ستارهای در آسمان آواز ایران است. صدای عاطفه و عشق و شعور یک ملت است. آنکس که مردم ایران را از این صدا محروم کرده، باید از شرم سر فرو اندازد. هرچند که مردم هرگز این تطاول را نخواهند بخشید. راستی چه کسی جرئت کرد یک ملت را از این آواز خوش محروم کند؟ همیشه گفتهام «سانسور» نه ظلمی به هنرمند که ظلمی نابخشودنی به ملت است و مگر روزهای انقلاب جز صدای شجریان و ساز لطفی و شعر ابتهاج، چه کسی مردم را دل میداد و باور؟ و مگر میماند روزگاری بر دوام و به افتخار، جز آنکه هنرمندان آن روزگار به پاس داشته شده باشند به حرمت و بزرگی و آزادگی؟
در این آغاز سال نو، این ناسپاسی جز اندوهی بر قلب مردم ایران چه ثمر خواهد داشت؟ از دیروز با خودم زمزمه میکنم: خدایا «غم را که فرستاد؟ بلا را که خبر کرد؟» برایش همراه با همهی مردم ایران آرزوی سلامتی دارم تا این بلبل خوشخوان در باغ آواز ایران دوباره بخواند.»
* شوالیهی آواز و آرزوی سلامتی برای خسروی آواز شوالیهی آواز ایران هم در گفتوگو با سایت «موسیقی ما» از علاقهاش به شجریان و صدایش میگوید و برای ایشان آرزوی سلامتی میکند.
* کیوان ساکت: شاد بودن و عمر دراز او، آرزوی هر ایرانی است «محمدرضا شجریان» نادره مردی است که به انواع هنر آشنا است. به رموز خطاطی، رموز ساخت ساز و علاوه بر آنها، یک تاریخ زنده از موسیقی معاصر ایران است و در این راه، سختیهای بسیاری کشیده و با وجودی که بیمهریهای بسیاری از طرف متولیان موسیقی دیده، هنوز عاشق مردماناش است؛ همان مردمی که با صدای او اشکها ریخته و پایکوبیها کرده و با این صدا زندگی کردهاند. شاد بودن و عمر دراز او، آرزوی هر ایرانی است.»
* سهراب پورناظری: بیتو مباد جای تو... «سهراب پورناظری» هم که اثری را به همراه «محمدرضا شجریان» آمادهی انتشار دارد، در این باره تنها به گفتن این شعر بسنده میکند که: «شاهنشین چشم من، تکیهگهِ خیال توست/ جای دعاست ای صنم، بیتو مباد جای تو...»
* بزرگمهر حسینپور: بیایید دعا نکنیم!«بزرگمهر حسینپور» -کارتونیست و نقاش- که دو طرح جلد ماندگار از استاد آواز ایران کشیده هم برای «موسیقی ما» یادداشتی نوشته و در آن آورده «بیایید دعا نکنیم!»:
«کشیدن صورت استاد، امسال حس عجیبی در درونم برپا کرده بود. من که بیش از 25 سال صدای ایشان را میگذاشتم و هنگام کار هوای اتاق را مست صدایش میکردم و دل به چهچهههای استاد میباختم، این بار اما همهچیز خود او شده بود. صدایش را گذاشتم، چهرهاش را جلویم قرار دادم و مشغول کشیدن صورتشان شدم. همه دل و جان مست صورت و صدایش بود و ساعتها در این خلسه مست بودم. کاشی ایرانی و گل و مرغ را در جانش قرار دادم و هر خطی که کشیدم، از دل ناز خشدار صدایش بود. اما اول سال، در این شلوغستان مجازی مشغول عبور بودم که یک تصویر، مرا میخکوب کرد. دستانم را شل کرد و قلبم را تند. استاد کچل کرده بود. خودم سالها کچل بودم. کچلی را دوست دارم و کچلها را. اما این داستان فرق داشت. این را همان لحظه که میخکوب شدم فهمیدم. چرا زمانی که من چهرهاش را عاشقانه کشیدم، اینطور شد؟ انگشت شستم خشک بود.
نمیخواستم فیلم را پلِی کنم. راستش را بخواهید، هنوز هم فیلم را ندیدهام. راستش حتی دلم نمیخواهد برای سلامتیاش دعا کنم. آنقدر مردم بددعایی هستیم که برای هر که دعا کردیم، حالش بدتر شد. دلم میخواهد هیچکار نکنم. اگر به غم است، سرسختانهترین غمها را دارد میکشد... اگر به صدا است که زیباترین صوتها را خوانده... اگر به دعا است، او دلبرانهترین دعا را فریاد زده! بیایید هیچ کاری نکنیم! خدا دردش را دیده، صوتاش را خودش به او داده و دعایش را به زیباترین حال شنیده. او از ما حواساش بیشتر جمع است.»
* وزیر بهداشت: امیدواریم به زودی زود استاد را روی صحنه ببینیممیان این همه اظهار نگرانی و سلامتی، اما پیامی که دکتر «حسن هاشمی» وزیر بهداشت در صفحهی اینستاگرامش نوشت، از همه دلگرمکنندهتر بود. او که زمان بستری شدن «شجریان» در بیمارستان کسری نیز از او عیادت کرده بود، شب گذشته نوشت: «امروز در تماس تلفنی با استاد شجریان ضمن تبریک سال نو، جویای احوالشان شدم. روحیه ایشان بسیار خوب و صدایشان مثل همیشه باصلابت، پُرتوان و سرحال بود. از اینکه خبر سلامتیشان را از خودشان میشنیدم، خوشحال شدم و لازم دیدم به دلیل دوستی دیرینه و ارادت به ایشان و با اطلاع دقیق از وضعیت سلامتیشان و ارتباط با خانواده استاد در طول دو سال گذشته، یاد آور شوم که انشاءالله ایشان تا دو تا سه ماه آینده به کشور بازمیگردند و پزشکان متخصص ایشان اقدامات مورد نیاز را پی خواهند گرفت.
وظیفه خود میدانم به عنوان یک دوست، یک ایرانی و یک علاقهمند به آثار ایشان و نیز به دلیل مسئولیتام در دولت، در خصوص هرگونه حمایت برای تسریع در درمان و بهبودی ایشان از هیچ کوششی مضایقه نکنم. بحمدالله همانطور که در پیام نوروزی استاد آواز ایران هم آمده بود، ایشان امیدوار و بانشاط، بهار امسال را نیز با شادابی و طراوت آغاز کردهاند. ما نیز همچون سایر دوستداران صدای ماندگار استاد شجریان، امیدواریم به زودی زود استاد را روی صحنه ببینیم و طنین این صدای ماندگار دلهای بهاری ملت ما را طراوتی دوچندان ببخشد.»
* در فضای مجازی چه خبر است؟ سال 95 تا امروز، سال «شجریان» بوده است. این را میشود با یک گشتوگذار ساده در شبکههای مجازی -از فیسبوک گرفته تا توئیتر و تلگرام و دیگر شبکهها مشاهده کرد.
«علیرضا افتخاری» در پیامی به این مناسبت نوشته است: «از صمیم قلب شفا و سلامتی حضرتعالی را از خداوند متعال خواستارم. تلاش و رنج و مشقت حضرتعالی در ارتقای فرهنگ این کشور از دیدهی ملت ایران علیالخصوص این بندهی کمترین پوشیده نیست.»
«علی بوستان» -نوازنده و عضو گروه همآوایان- نیز نوشته است: «شجریان که واژهی «استاد» وزنش را از او وام میگیرد، یگانه یکهتاری است که نه یک ملت، بلکه یک فرهنگ مدیون اوست... تصویر او برای ما -نسلی که با او عاشق شدیم، با او گریستیم، با او باور کردیم و با او زیستیم- ستون ستبری است که نشیب و غبار روزگار را توان کوچکترین گزندی بر او نیست...»
«حسین پرنیا» هم در اینستاگرام خود نوشته است: «استاد شجریان فقط یک خوانندهی تأثیرگذار در آواز موسیقی ایران نیست. بلکه گویاترین تاریخ موسیقی ایران شدهاند و ارزش او به خاطر فرهنگ معاصر موسیقی است که به بودن موسیقی ایرانی هویت ملی و به هنرمند موسیقی ایران ارزش هنری، فکری بخشیده است.»
«پرویز پرستویی» نیز با انتشار عکسی همراه با استاد آوازخوان نوشته است: «یادمان باشد نوای «ربنا»ی استاد سالها همدم لحظات ناب و روحانی ملت ایران بوده و حالا نوبت ماست که همه با هم برای سلامتی ایشان دست به دعا ببریم.»
«یغما گلرویی» نوشته است: «این مرد راوی دوران است. او رازهای مگو دارد. حلاج حنجرهاش میل آوازهای مگو دارد. خیام در نفساش خفته، حافظ به حافظه بنهفته. صدها ترنم طوفانی با سازهای مگو دارد.»
در ادامهی این واکنشها، «مهناز افشار» -بازیگر- هم در صفحه توئیتر خود نوشت: «سلامتی شما بیهمتا، نیاز یک ایران است.»
«رضا صادقی» -خوانندهی پاپ- هم به این مسأله واکنش نشان داد و نوشت: «وقتی که به اصالتات فکر میکنی، حس غرور داری و این حس غرور با خیلی از آدمها چندبرابر میشه؛ ستونهای تختجمشید شکوه اصالت ما ایرانیها رو به رخ جهان میکشه؛ اما حرف من الان از یک ستون تختجمشیدی هست که شکوه صدای قلب اصیل مردمش بوده و هست. کسی که روزههای ما دلنشینتر میشد، وقتی با صداش میرفتیم به ضیافت افطار و با تصنیفهاش همراه بودیم تا ضیافت عاشقی. همه این جملهها برای بزرگمردی چون عالیجناب استاد محمدرضا شجریان اندک هستند و مگه میشه توصیف کرد صدای دریا رو. بیایم همه با هم یکدل و با صدای سبز مردمی دعاگوی سلامتی این ستون تختجمشید فرهنگ ایران باشیم. عالیجناب: تمام ما و تمام ایران سراپا دعا خواهیم بود برای سلامتی و لبخند همیشگی شما.»
«ستاره اسکندری» هم نوشته است: «از دعاى شما عیدهایمان معنا پیدا مىکند هنوز... با شما حافظ و خیام و سعدى بیشتر و عمیقتر بر جانمان مىنشیند. با «ربنا»ى شما ماه رمضان را پیشواز مىرویم. با شما مىآموزیم که جهان را عاشق کنیم که تفنگ خشونت زمین بگذاریم. استاد مسلم آواز ایرانزمین، به مهمان پانزدهسالهتان بگویید برود... برود... برود.»
سید احمد خمینی فرزند سید حسن در پیام اینستاگرامی خود برای این موسیقیدان نامی کشور آرزوی سلامتی کرد. خمینی جوان نوشت: «خدایا نگه دارش از قهر و کین/ سیاووش آواز ایرانزمین»